Current PHP version: 5.6.40
پرورش گوساله شیری

مجوز ها

logo-samandehi
تاریخ انتشار: 95-03-12 20:03:44 چهارشنبه

پرورش گوساله شیری

پرورش گوساله شیری

راهنمای پرورش گوساله های شیری

هدف از پرورش گوساله ی شیری به دست آوردن جایگزین مناسب برای گله می باشد این جایگزین ها بایستی تلیسه هایی باشند که از نرخ رشد مناسبی برخوردار بوده به طوری که بتوانند در سن تلقیح به وزن و جثه مناسب برسند و با کمترین مشکل اولین زایمان خود را انجام داده و تبدیل به گاوهای شیری پرتوان در گله گردند . بدین منظور رشد گوساله های شیر خوار اعم از نر و ماده در رسیدن به چنین اهدافی در سرلوحه فعالیت مدیران موفق قرار می گیرد .
برای رشد بهینه ، گوساله ها بایستی بتوانند نیازهای غذایی روزانه خود را دریافت کرده و در کنار آن از رشد و تکامل مناسبی در دستگاه گوارش خویش بهره مند گردند .
گوساله ها باید از ۴ تا ۶ روزگی به استفاده از استارتر ترغیب شوند . استارتر اولین خوراک خشکی است که یک گوساله مصرف می نماید . استفاده از یک خوراک مناسب منجر به پیشگیری از برخی اختلالات متابولیکی ناشی از کمبود ویتامین ها ، نرمی استخوان و نیز منجر به افزایش قابلیت هضم ، افزایش ایمنی بدن در مقابل با بیماری های عفونی ، افزایش سرعت رشد و سلامت گوساله ها ، کاهش سن تلقیح در زمان تلیسگی و … خواهد شد . هنگامیکه گوساله شروع به خوردن خوراک خشک به خصوص استارتر می کند شکمبه شروع به فراهم ساختن مواد مغذی تولید شده در اثر تخمیر نموده و جمعیت میکروبی شکمبه شروع به ازدیاد می نماید . در اثر تخمیر نشاسته حاصل از غلات مصرفی ، اسید های چرب فرار به ویژه اسید بوتیریک ایجاد می گردد که این اسید چرب در نهایت موجب رشد پرزهای شکمبه و تحریک فعالیت متابولیکی آن می گردد .
نکته قابل توجه در پرورش گوساله ها دادن آموزش کافی به کارگران قسمت گوساله دانی می باشد . در این رابطه باید به آنها آموزش داد که تا وقتی یک گوساله کاملاً سیراب ، شیر می نوشد در پاسخ به عامل گرسنگی می باشد و این همراه است با مکیدن و ضربه زدن به سر پستانک ( Head butting ) و نیز همراه است با تکان شدید دم (Tail Wagging ) و عکس العمل بسته شدن شیار مری . بر عکس وقتی یک حیوان دچار کم آبی ( دهیدره ) شیر می نوشد ، در پاسخ به مرکز تشنگی است بنابر این تکان دادن سر، تکان دادن دم و رفلکس بسته شدن مری را ندارد .
در ضمن جهت داشتن یک سیستم موفق پرورش گوساله ، بهتر است به جای استفاده از سطل ( Bucket ) در زمان شیردهی ، از سرپستانک ( Nipple ) تا زمان از شیرگیری گوساله و در کنار آن باید از دو سطل جداگانه آب و خوراک استفاده گردد.

آب

مصرف آب به عنوان یک ماده حیاتی و برای تشویق گوساله به استفاده از استارتر بایستی همیشه در دسترس گوساله باشد. گوساله هایی که به طور آزاد ، آب در دسترس داشته باشند استارتر بیشتری مصرف می نمایند و روزانه وزن بدن آنها بیشتر افزایش می یابد و تعداد روزهای مبتلا به اسهال برای چنین گوساله هایی کمتر است . محققان گزارش داده اند که در صورت عدم دسترسی گوساله به آب ، مصرف استارتر محدود می شود بنابر این وجود آب و کیفیت آن بسیار حائز اهمیت می باشد . توصیه می شود ضمن مصرف آب از سن ۴ روزگی میزان و زمان در اختیار قرار گرفتن آب برای گوساله کنترل گردد . بهتر است در تابستان نیم تا یک ساعت قبل و بعد از مصرف شیر و در زمستان یک و نیم تا دو ساعت قبل و بعد از مصرف شیر آب در دسترس گوساله نباشد و برای سنجش میزان آب مصرفی توسط گوساله بهتر است خطی نشانگر بر روی سطل در نظر گرفته شود تا در صورت وجود بیماری همانند تب به راحتی قابل تشخیص باشد .

علوفه خشک

گوساله ها ممکن است در سن یک هفتگی به طور غریزی به علوفه خشک پوزه بزنند ولی قادر به مصرف مقداری زیاد تا سن ۸-۴ هفتگی تولد نیستند . انتخاب آزاد علوفه همراه با جیره استارتر در روزهای آغازین زندگی گوساله باعث مصرف کمتر یا بیش از حد علوفه می شود که عدم توازن جیره استارتر گوساله را در بر خواهد داشت . اگر فیبر کافی در جیره استارتر از منابع دانه ای همچون یولاف ، جو ، پوسته سویا و … فراهم گردد توسعه پاپیلاهای شکمبه صورت خواهد گرفت ، از هفته سوم به بعد اگر علوفه مرغوب در دسترس نباشد گوساله مواد موجود در بستر را خواهد خورد و البته این امر می تواند ناراحتی های گوارشی و اسهال را در پی داشته باشد ، البته توصیه متخصصین بر این است که گوساله ها چند روز اول در کنار شیر مصرفی ، استارتر دریافت کنند و از مصرف زیاد علوفه با کیفیت بالا خودداری شود زیرا در بعضی گوساله ها ایجاد نفخ می گردد .

استارتر

از نقطه نظر مدیریتی ما می توانیم به این روند با فراهم نمودن دسترسی آزاد آب همراه با یک استارتر با کیفیت ( استارتری با بافت درشت و زبر) و یا به فرم پلت در چند روز نخست بعد از تولد کمک کنیم . در سن۳ تا ۴ هفتگی شکمبه می تواند به خوبی توسعه یافته و برای تغییر به جیره ای حاوی علوفه آماده باشد . حدود ۲۱ روز پس از نخستین زمانی که استارتر مصرف می شود طول می کشد تا پرزهای شکمبه توسعه پیدا کند . این زمان توسعه از وقتی است که برای اولین مرتبه استارتر مصرف می شود که می تواند از ۲ روزگی یا ۲۰ روزگی باشد . اینجاست که مدیریت نقش مهمی در میزان توسعه شکمبه و سن از شیرگیری ایفا می کند . کمک به گوساله در خوردن نخستین لقمه های استارتر می تواند اثرات مثبت و چشمگیری در شروع روند توسعه شکمبه داشته باشد . صرف نظر از سرعت رشد گوساله ها در این دوران که می تواند به صورت جبرانی و در طی مرحله پرورش تلیسه اتفاق بیفتد ، مسئله مهم پرورش گوساله هایی با دستگاه گوارش تکامل یافته و سالم است که جهت ورود به مرحله بعد از شیرگیری دچار مشکل خاصی نباشند ( مثل نفخ های مزمن و مداوم ) .
توصیه می شود که در کنار سطل شیر گوساله ها حتماً یک ظرف مخصوص استارتر در نظر گرفته شود تا بلافاصله پس از نوشیدن شیر ، گوساله ها پوزه خود را داخل آن کرده و از استارتر موجود در آن بهره ببرند . ضمناً این دو ظرف با فاصله ای مناسب نسبت به یکدیگر قرار می گیرند که باعث آلودگی خوراک ، آب و شیر نگردد . در ضمن توصیه می گردد هیچگاه ظرف را به طور کامل از استارتر پر نکنید و سعی گردد که استارتر تازه به تازه مصرف شود .
نکات مهم در پرورش گوساله های شیری از نقطه نظر فیزیولوژی
هضم معده ای در نشخوار کنندگان جوان : در نشخوارکنندگی جوان توسعه دستگاه گوارش در چهار مرحله اتفاق می افتد .
۱- فاز گوساله های تازه به دنیا آمده( h 24 – 0 )
2- فاز گوساله های قبل از نشخوار کنندگی ( w 3 - day 1 )
3- فاز انتقالی گوساله (W 8 – 3 )
۴- فاز قبل و بعد از شیرگیری ( بلوغ تا w 8 )
۱- فاز گوساله های تازه به دنیا آمده : h 24 – 0
در زمان تولد ، معده ابتدایی ( اصلی ) کوچک و غیر کاربردی است . وزن آن در حدود ۳۹% از کل وزن چهار معده می باشد و فاقد هر گونه باکتری است و پاپیلاهای شکمبه و نگاری و سطوح هزارلا بسیار ناقص و ابتدایی هستند.
غذا منحصراً آغوز می باشد که خصوصاً از نظر ایمونوگلوبولین ها غنی می باشد .
شیردان هیچگونه فعالیت و یا ترشح اسیدی یا پپسینوژن در طی اولین روز تولد حیوان ندارد ، بنابراین هضمی در معده اتفاق نمی افتد . این امر به ایمونوگلوبولین های کلستروم اجازه عبور از معده را بدون هر گونه هضمی می دهد .
همچنین یک فاکتور آنتی تریپسین در کلستروم از تجزیه ایمونوگلوبولین ها جلوگیری می کند ، در نتیجه آنتی بادیهای کلسترومی در تماس با روده و موکوس روده توسط مکانیسم فاگوسیتوز جذب می شوند . بنابراین یک نشخوار کننده تازه به دنیا آمده دارای ایمنی فعال برای مقابله با بیماری هایی است که از طرف مادر یا از طریق دریافت کلستروم کسب می کند .
به طور معمول غلظت گاما گلوبولین سرم خون۵۰ درصد میزان ماکزیمم آن است که در حدود ۵ ساعت بعد از تولدش می باشد.
تسهیل در امرانتقال ایمونوگلوبولین ها بدون هرگونه هضم و جذب آنها محدود به ۲۴ تا ۴۸ ساعت اول پس از تولد می باشد که این امر در مواردی است که گوساله کلستروم را دریافت می کند . همچنین کلستروم منبع غنی از ویتامین های ، A ، D ، E ، کلسیم و منیزیم می باشد . لاکتوز به عنوان یک منبع انرژی به سرعت در روده هضم شده و به گلوکز و گالاکتوز تجزیه می گردد .
آغوز به طور معمول حاوی میکروب های غدد پستانی ( به طور عمده لاکتوباسیل ) می باشد که این باکتری ها بر اساس هر مکش و مدت زمان مکیدن در روده نیز افزایش می یابند .
آلودگی مدفوعی ، در محیط یک منبعی از E . Coli ، استرپتوکوکوس و کلستریدیوم ولشای ایجاد می کند که در روده در طی ۸ تا ۱۶ ساعت بعد از تولد یافت می شود که اینگونه باکتری ها به علت عدم وجود اسید های شیردان به سرعت رشد یافته و افزایش می یابند .
این باکتریها به دلیل فقدان اسید شیردان نیز اجازه افزایش و حضور می یابند . میکروبهای اولیه به طور عمده غیر هوازی هستند .
نقص در دریافت آنتی بادیهای کلستروم باعث حساسیت سریع گوساله ها به عفونت های حادی مثل Joint-ill ( عفونت مفصل ) و navel-ill ( عفونت ناف ) و در ادامه اسهال می شود .
کاهش گلیکوژن کبدی به طور قطع یک عامل مشترک در مرگ گوساله ها می باشد که باعث کاهش دمای شدید خصوصاً در بره های تازه متولد شده در هوای سرد می باشد و در زمانی که متابولیسم بافت چربی قهوه ای، به خاطر تأمین گلوکز از بین برود .
۲ – فاز قبل از نشخوار کنندگی ( روز اول تا هفته سوم )
در طی دوران قبل از نشخوارکنندگی ، غذای عمده و اصلی ، شیر می باشد . در طی نیمه اول این دوره ، ممکن است که نشخوار کننده جویدن غذاهای جامد را امتحان کند اما این سهم بسیار ناچیزی در مصرف مواد غذایی این حیوان دارد.عمل مکش باعث تحریک ترشح بزاق می شود . زمانی که مکش از تیت با نوشیدن حیوان از سطل مقایسه می شود نشان می دهد که اولی باعث ترشح حجم زیادی بزاق شده است .
بزاق شامل آنزیم استراز می باشد که این آنزیم شروع هیدرولیز چربیهای شیر را انجام می دهد .
همزمان که شیر از میان حلق می گذرد ، رسپتورهای شیمیایی شاخه های اعصاب آوران تحریک می شود .
این گیرنده ها به وسیله یون های سدیم در گوساله ها و یون های مس در بره ها تحریک می شوند .
رسیدن پیام تحریکی به قسمت medulaoblongate باعث تحریک شاخه عصبی وابران عصب واگ می شود که این امر منجر به بسته شدن شیارمری و راحت سازی دریچه هزار لایی نگاری و کانال هزارلا می شود .
انقباض لبه های مارپیچی شیار نگاری سبب یک اتصال کوتاه شده و ایجاد یک لوله موقت می کند که دریچه های رتیکولوامیزال و کاردیاک ( قلبی ) را به هم متصل می کند . بنابراین همراه با رفلکس مکش شیر ، شیارنگاری بسته می شود و از شکمبه و نگاری عبور کرده و به سرعت از میان هزارلای تکامل نیافته عبور کرده و در نهایت به شیردان می رسد .
مکانیسم های ادغامی در قسمت مرکزی مغز محلی است برای تعدیل پاسخ های شرطی شده ای که از قسمت های دیگر مغز مثل مراکز اشتها و حافظه ای دراز مدت و … می آیند . به طور طبیعی پاسخ های غیر شرطی برای مکانیسم های رفتاری منجر به تحریک مرکز گرسنگی می شود اما این پاسخ ها برای تشنگی چنین مکانیسمی ندارد .
وقتی یک گوساله جوان کاملاً سیراب ، شیر می نوشد در پاسخ به عامل گرسنگی می باشد و این همراه است با مکیدن و ضربه زدن به سر پستانک یا پستان ( Head butting ) و نیز همراه است با تکان شدید دم (Tail wagging ) و عکس العمل بسته شدن شیار مری .

تعیین احتیاجات کلسیم و فسفر در گاوهای شیری

نویسنده: جیس. پی؛ گووف

مرکز ملی بیماریهای دامی ؛ واحد ایمنولوژی و بیماریهای متابولیکی وزارت کشاورزی آمریکا

مقدمه:

اطلاعاتی که در ادامه خواهد آمد نه تنها به وظایف فیزیولوژیک املاح در بدن گاوهای شیری مربوط میشود ؛ بلکه میزان احتیاجات آنها را نسبت به مواد مذبورمشخص می کند. جنبه های اختصاصی هر عنصر در بدن دام از نظر فاکتورهای فیزیولوژیکی و عواملی که پس از جذب آنها را تحت تاثیر قرار می دهد بحث و بررسی می گردد.

احتیاجات غذایی:

در صورتیکه امکان داشته باشد نیاز بافتهای بدن را نسبت به مواد معدنی بررسی نماییم می توانیم بر این اساس نیازهای غذایی هر عنصر را در هنگام جذب در بافتها ی مربوطه محاسبه و تعیین نماییم. بر این اساس اگر ما بتوانیم نیاز نگهداری بدن (دفع عنصر از طریق ادرار و مدفوع را محاسبه نماییم) ؛ آبستنی(نیاز جفت و جنین)؛ تولید شیر (محتوای شیر) و رشد(نیاز بافتها به املاح جهت رشد) را مشخص کنیم ؛ بنابراین قادر خواهیم بود کل نیاز بدن به املاح را مشخص نماییم. اگر مابدانیم که چه مقدار از عنصر جذب شده در بدن به مصرف می رسد ؛ انگاه با توجه به فرمول زیر میزان نیاز آن در بدن قابل محاسبه میباشد.
میزان مورد نیاز عنصر= نگهداری + آبستنی+ رشد+شیرواری/ ضریب تاثیر جذب
مقادیر مورد نیاز نگهداری ؛ آبستنی؛رشد و شیرواری قبلا در سال ۱۹۸۰ توسط ان آرسی محاسبه گردیده است . این مقادیر خیلی کم هستند و بخوبی و به راحتی اندازه گیری شده اند و قابل اطمینان نیز هستند. چالش حقیقی ؛ تعیین ضریب تاثیر هنگام جذب در انواع و اقسام جیره های غذایی و مکمل های مورد مصرف به عنوان منابع اصلی تامین کننده املاح میباشد.
این فاکتورها جذب عناصر را تحت تاثیر قرار می دهند و درصورت امکان در آینده می توان مشخص کرد که جهت تصحیح برآورد حقیقی میزان نیاز املاح از چه ظرایبی استفاده خواهد شد و بر این اساس میزان استاندارد نیاز حقیقی تک تک املاح پیشنهاد خواهد گردید.
یک منبع عالی که به تعیین نیاز واقعی هر عنصر کمک می کند میزان نسبی قابلیت فراهمی آن عنصر از غذاهای دامی و مکمل های مخصوص میباشد. منظور از این مسئله میزان قابلیت فراهمی یک ماده مغذی در بدن دام میباشد که توسط آمرمن و بیکر و لویس برای اولین بار اعلام گردید.
(C.Ammerman,D.Baker and A.Lewis)
این مسئله می تواند به تشخیص مشکلات مربوط به مقادیر بیش از حد مورد استفاده از هر کدام از املاح در بدن حیوان کمک کند. یک منبع عالی به منظور شناخت و ارزیابی کمبود مواد معدنی در سلامتی دامها توسط پالس معرفی گردیده است.
(R.Puls)

کلسیم:

از زمانی که کلسیم به عنوان عنصری ضروری به منظور بافتهای استخوانی بدن شناخته شد؛ ما توانستیم تشخیص دهیم که سیستمی تعادلی جهت نگهداری کلسیم در بدن دام وجود دارد . این سیستم سعی می کند که میزان کلسیم خارج سلولی را هنگامیکه افزایش ورود کلسیم به مایع برون سلولی وجود دارد حفظ نماید و همچنین زمانیکه دفع کلسیم از بدن صورت می گیرد نیز می تواند غلظت کلسیم خارج سلولی را کنترل نماید. هنگامیکه کلسیم به مقادیر زیاد از بدن دفع می گردد پدیده ای بنام هیپوکلسمی رخ می دهد. اگر کلسیم دفع شده از بدن توسط ذخایر کلسیمی بدن به سرعت جایگزین نگردد؛ این هیپوکلسمی ادامه خواهد داشت و منجر به تهی شدن بافتهای نرم بدن از کلسیم خواهد شد. کلسیم می تواند به هنگام ساخت استخوان در بدن مورد استفاده قرار گیرد و یا از طریق دستگاه گوارش ؛ عرق کردن و از طریق ادرار از بدن دفع گردد. کاهش واضح و اختصاصی کلسیم در بدن در موقع شیردهی اتفاق می افتد زیرا تولید شیر بزرگترین عامل استفاده از کلسیم در بدن میباشد. هنگامیکه سنتز شیر در بدن حیوان صورت می گیرد تمامی منابع کلسیمی بدن مورد استفاده واقع میشوند و بایستی ذخایر از دست رفته توسط کلسیم موجود در خوراک مجددا تامین گردد؛ همچنین از طریق ذخایر استخوانها نیز کلسیم تامین می گرد و یا اینکه کلیه ها توسط فیلتر کردن قسمتی از کلسیم از دفع بیش از حد آن جلوگیری می نمایند. سرانجام کلسیم غذا بایستی وارد مایع برون بافتی شده و سبب عملکرد مناسب حیوان گردد.جذب کلسیم می تواند بواسطه یک پمپ انتقالی ثانویه در سلولهای اپی تلیال دستگاه گوارش انجام گردد. این پمپ قادر خواهد بود که کلسیم یونیزه شده در دستگاه گوارش را مستقیما از طریق موکوس موجود حتی با قطری بیش از ۶ میلی میکرون جذب سلولهای اپی تلیال نماید. این غلظت معمولا زمانی بدست می آید که حیوان جوان است وفقط شیر می خورد . در غیر نشخوار کنندگان مشخص شده است که ۵۰ درصد از کلسیم حاصل از غذا میتواند توسط این پمپ جذب بدن گردد. در نشخوار کنندگان به درستی مشخص نشده که چند درصد از کلسیم تامین شده توسط جیره غذایی قابل جذب در بدن آنها میباشد؛ اما کاهش غلظت کلسیم در شکمبه حیوان می تواند به کاهش میزان جذب کلسیم در بدن منتهی گردد.
انتقال فعال کلسیم دومین مسیری است که به جذب کلسیم کمک می نماید . این مسیر خصوصا هنگامیکه جیره از نظر کلسیم غنی نمی باشد بسیار حائز اهمیت است. انتقال فعال کلسیم توسط ۱ و ۲۵ دی هیدرو ویتامین دی که یک هورمون مشتق شده از ویتامین دی میباشد کنترل می گردد.ویتامین دی تولید شده در پوست و مقداری که توسط غذا تامین گردیده می تواند در کبد به ۲۵ هیدروکسی ویتامین دی تبدیل شده و در سلولهای کلیه به ۱و۲۵ دی هیدروکسی ویتامین دی متابولیزه گردد. هورمون پاراتیرویید به طور غیر مستقیم جذب کلسیم از دستگاه گوارش را تحریک می نماید زیرا این هورمون اولین تنظیم کننده تولید ۱ و۲۵ دی هیدروکسی ویتامین دی میباشد.

ویتامین E

سالهای زیادی است که ویتامین E را به عنوان یک ترکیب طبیعی ضد اکسیداسیون ( آنتی اکسیدانت ) می شناسیم . این ویتامین در خط اول مبارزه نسبت به متابولیسم های سمی حاصل از پرواکسیداسیون داخل بافتها قلمداد می شود و غلظت پرواکسید ها را در بافتهای دامی به حداقل خود نگه می دارد . چنانچه اگر این ویتامین حضور نداشته باشد اکثر سلول ها و بافتهای بدن تحت تأثیر متابولیسمهای سمی حاصل از پرواکسیداسیون و اکسیداسیون قرار گرفته و همگی خسارت می بینند . ویتامین E یکی از مؤثر ترین پاک کنندگان رادیکالهای آزاد مانند پرواکسید ها در بافتهای جانوری می باشد . تحقیقات اخیر مشخص کردند که این ویتامین و سلنیوم بسیار نزدیک به هم عمل می کنند و ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر دارند . سلنیوم باعث ذخیره سازی ویتامین E می گردد و به عبارتی باعث کاهش نیاز به ویتامینE می گردد. به همین ترتیب ویتامین E نیز باعث کاهش نیاز به سلنیوم می گردد .
حداکثر کمبود ویتامین E در گوساله ها تشخیص داده شده و منجر به بیماری کاهش توده عضلانی یا بیماری عضله سفید می گردد . علائم این بیماری شامل : ضعف ماهیچه پا ، سخت ایستادن ، ارتعاش و لرزش پس از ایستادن ، گیجی و لق لق خوردن گوساله می باشد . برای پیشگیری از چنین شرایطی اضافه کردن ویتامین E و سلنیوم در جیره غذایی گوساله لازم است . در جیره گوساله های جوان ویتامین E به مقدار ۳۰ تا ۱۳۰ واحد بین المللی به ازاءهر پوند ماده خشک مصرفی مورد نیاز است

سلنیوم

نقش مهم سلنیوم در جیره غذایی گاو و ارزیابی میزان نیاز به آن در جیره از سال ۱۹۵۷ مشخص گردید . پیشنهاد NRC ، مقدار ۳/۰ پی پی ام در جیره غذایی بوده است ، اما در سال ۱۹۹۳ ، FDA حداکثر سلنیوم مجاز در جیره گاوها را از ۳/۰ به ۱/۰ پی پی ام کاهش داد و علت آن را دفع بیش از حد سلنیوم از بدن گاوها و آلودگی محیط زیست اشاره کرد .
علائم کمبود کلاسیک سلنیوم در اکثر کتابهای دامپروری را بیماری ماهیچه سفید در گوساله ها ، سختی عضلات بره ، کاهش توده عضلات در خوک ، اعلام کرده اند .
سلنیوم نقش بسیار مهمی را در سیستم ایمنی بازی می کند . این عنصر گلبولهای سفید خون را در برابر بعضی از مواد سمی مانند اکسیدانتها محافظت می نماید و اجازه نمی دهد که اکسیدانتها ، گلبولهای سفید را خراب نمایند .

بررسی کتوز تحت بالینی

ارزیابی میزان گردش اجسام کتونی در بدن گاوهای تازه زا تلاشی است برای حفظ تولید بالا در زمانی که گاوها کمتر غذا می خورند. استن ؛ استواستات و بتا هیدروکسی بوتیرات ؛ کتون های گردش یافته در خون می باشند ولی بتا هیدروکسی بوتیرات غالب است.
هنگام کاهش تولید شیر ؛ احتمال بیماری افزایش یافته و مشکلات تولید مثلی در خور توجه می شوند. هزینه یک گاو مبتلا به کتوز تحت بالینی در حدود ۷۸ دلار آمریکا میباشد. از آنجایی که کتوز تحت بالینی رایج تر است میزان هزینه آن نسبت به کتوز بالینی بیشتر می باشد . اگر میزان متوسط شیوع کتوز بالینی ۵% و هزینه های درمان ۱۴۵ دلار باشد؛ در یک گله گاو شیری ۱۰۰ راسی هزینه کتوز بالینی در سال؛ ۷۲۵ دلار می شود.
در آزمایشات جدیدی که در دانشگاه گلف انجام شده است شیوع کتوز تحت بالینی در گاوهای درمان نشده در ۹ هفته اول شیردهی ۴۱% بود( میزان بتا هیدروکسی بوتیرات معادل یا بیشتر از ۱۴۰۰ میکرو مول در لیتر خون) . این میزان تقریبا معادل ۲ راس گاو با کتوز تحت بالینی به ازاء هر ۱۰ راس گاو مورد آزمایش در دوهفته اول بعد از زایمان بود. بنابراین در یک گله ای که به طور متوسط دارای ۱۰۰ راس گاو دوشا میباشد؛ شیوع کتوز تحت بالینی ۴۱% و هزینه آن ۳۱۹۸ دلار می باشد.

نقش برخی مواد معدنی ضروری در رژیم غذایی گاوهای شیری

مواد تغذیه ای معدنی یکی از کم توجه ترین اجزا در رژیم غذایی گاوهای شیری می باشند . به نظر نویسنده مکملهای معدنی بعنوان یک ابزار مدیریتی ، ضروری می باشد که گاوداران باید نحوه و چگونگی استفاده از آنها را در گله هایشان یاد بگیرند و اینکه چگونه بوسیله استفاده از این مکمل ها میتوان از هزینه های بسیار گران و بدون توجیه اقتصادی ، جلوگیری کرد و از طرف دیگر چگونه باعث افزایش راندمان تولید و بهره وری در گله هایشان خواهد شد .
پس از رعایت موارد مذکور ، انجام یک مدیریت خوب در اجرای برنامه های آمیزشی گله و نیز جبران کمبودهای مواد معدنی ایجاد شده که ناشی از کمبود این مواد در خاک و یا دیگر فاکتورهای محیطی تاثیر گذار بر این مواد باشد احتمالاً مهمترین عوامل موثری هستند که ما درجهت نگهداری سلامت گله و بهبود تولیدمثل به آن احتیاج داریم .
اگر ما بعنوان یک تولیدکننده گاوهای شیری ، نقش تغذیه ای مواد معدنی را ندانیم ، بهتر است از مشاورین علمی که برای کمپانی های بزرگ مواد معدنی کار می کنند و یا از یک مدیر نگهداری غذا که ممکن است حتی خودش گاوی نداشته باشد و یا از یک دامپزشکی که در فارم ، به عنوان کلینسین می باشد ، جهت بر طرف کردن مسائل و مشکلات تغذیه فارم استفاده کنیم .
در هر حال ، اغلب اوقات ، از میزان مناسبی مواد تغذیه ای معدنی در جیره گاوها استفاده نمی کنیم که این امر سلامتی دامها را به مخاطره می اندازد و مشکلاتی از قبیل ورم پستان ، آبله گاوی ، آلودگی های قارچی ، آلودگی های انگلی ، لنگش ، اسهال های عفونی ، جفت ماندگی ، بیماری چشم صورتی و بسیاری مشکلات دیگر را ایجاد می کند .
مقادیر مواد معدنی مورد نیاز گاوهای انتظار زایمان را مورد نظارت قرار دهید
مواد معدنی جزء کوچکی از جیره گاوهای انتظار زایمان هستند ولی نقش بزرگی در جلوگیری از بیماریها ی متابولیکی و سایر مشکلات بازی می کنند . هم کمبود و هم اضافی آنها می تواند باعث مشکلات شود. هنگام افزودن مواد معدنی به جیره انتظار زایش ما باید درباره سه حوزه نگرانی داشته باشیم : مقداری که مورد نیاز می باشد تا احتیاجات پایه گاوها تامین شود، مقادیری که نیاز است تا احتیاجات رشد جنین مرتفع گردد و چه مقادیر معینی افزودن یا کاستن از مواد معدنی مورد لزوم می باشد تا از مشکلات متابولیکی پیشگیری شود و باعث افزایش سلامتی گاو گردد. مواد معدنی مورد نیاز برای نگهداری و رشد جنین در گاوهای خشک نسبتا کم بوده و براحتی تامین می گردند. بنابراین با نزدیک شدن زمان زایمان ، موازنه مواد معدنی باید تغییر کرده تا از مشکلات متابولیکی پیشگیری شود. شما شاید بتوانید با افزودن و یا حذف مواد معدنی از جیره گاوها دو یا سه هفته قبل از زایمان مشکلات متابولیکی را به حد اقل برسانید . جدول زیر راهنمایی هایی را ارائه کرده و تغییرات مواد معدنی را که برای دوره خشکی و انتظار زایش نیاز میباشد را نشان می دهد. نیاز است که مجددا گفته شود که گاوها به مقادیری از مواد و نه حجم زیادی از آنها در جیره ( درصد یا قسمت در میلیون) نیاز دارند . همانطوریکه یک گاو به زمان زایمان نزدیک میشود ، مقدار مصرف مواد غذایی آن کاهش می یابد . پس غلظت مواد معدنی جیره باید به صورتی که گاوها مقادیر کافی از مواد معدنی را مصرف نمایند افزایش یابد. مصرف بالای مواد غذایی در طی دوران انتظار زایش خوب میباشد ولی به هنگام تنظیم جیره بهتر است که محافظه کار بوده و برای بیشتر گاوهای هولشتاین مصرف مواد معدنی را در هر روز روی مقدار ۹٫۸ تا ۱۰٫۸ کیلوگرم ماده خشک مصرفی محاسبه نماییم. در این مقاله تعدادی از مشکلات متابولیکی و مواد معدنی و یا مواد معدنی مرتبط با مشکلات متابولیکی آورده شده است.

کلسیم و تب شیر:

تب شیر هنگامی به وقوع می پیوندد که کلسیم خون به زیر مقدار طبیعی آن یعنی ۹ تا ۱۰ میلی گرم به ازائ هر ۱۰۰ میلی لیتر سرم خون کاهش یابد . مواد معدنی مرتبط با تب شیر، کلسیم ، فسفر ، سدیم ، کلراید و سولفور می باشند. از آنجاییکه سطح پایین کلسیم خون باعث تب شیر میشود ، سطح کلسیم جیره تاثیر بسیار کمی روی تب شیر دارد . کمبود یا کافی بودن و یا فزونی کلسیم جیره به منظور پیشگیری از تب شیر نتایج متفاوتی را به بار می آورد. جدید ترین راهکار تغذیه مقادیر کافی از کلسیم (۸۰ تا ۱۰۰ گرم در هر روز) یا مقادیر بالاتر ( ۱۳۵ تا ۱۵۰ گرم در هر روز) همراه با جیره های آنیونیک می باشد. سطح فسفر جیره می تواند روی تب شیر تاثیر بگذارد . جیره هاییکه دارای مقادیر کمی فسفر باشند می توانند باعث کاهش فسفر خون شده و در نتیجه برخی مشکلات تب شیر را حاصل کنند. از طرف دیگر فزونی تغذیه فسفر( ۰٫۷ درصد از ماده خشک جیره یا بیشتر) می تواند باعث بیشتر شدن تب شیر شود. به عنوان یک توصیه کلی شما باید ۰٫۴ درصد فسفر به جیره گاوهای انتظار زایش به منظور تامین ۴۰ تا ۵۰ گرم فسفر مورد نیاز روزانه آنها بیفزایید. مصرف پایین منیزیم هم می تواند باعث تب شیر شود. کلسیم و منیزیم وظایف مشابهی را در بدن دارند در ضمن منیزیم به حفظ کلسیم در بدن کمک می نماید. جیره های انتظار زایش باید حاوی حد اقل ۰٫۳ درصد منیزیم در ماده خشک باشند ، غلظت تا ۰٫۴ درصد نیز قابل قبول است.

نظارت بر کاتیون ها:

سدیم و پتاسیم کاتیون می باشند. این دو ماده معدنی عوامل اصلی تب شیر هستند ولی پتاسیم از سدیم مشکل زا تر می باشد. مقادیر بالای هریک از این دو ماده معدنی باعث آلکالوزهای متابولیکی میشود که این مسئله باعث کاهش آزاد شدن کلسیم از استخوان و کاهش جذب کلسیم از روده میشود . بیشتر مواد غذایی طبیعتا از نظر کلسیم فقیر بوده ، بنابر این حذف بافرهای سدیم و نمک از جیره گاوهای خشک باعث کم شدن سدیم جیره میشود. از طرف دیگر محدود کردن پتاسیم در جیره سخت تر میباشد . بیشتر علفها نسبتا از نظر پتاسیم غنی میباشند . یونجه معمولا بیشترین پتاسیم را با بیش از ۲٫۵ درصد از ماده خشک داراست ولی گراسها و حتی سیلوی ذرت اگر روی زمینهایی با مقادیر زیاد کود رشد پیدا کنند می توانند ۱٫۵ درصد و یا بیشتر از ماده خشک ، پتاسیم داشته باشند.
با جیره های انتظار زایشی که فاقد نمک یا بافرهای سدیمی میباشند نسبتا آسان می باشد که سطح سدیم جیره را کمتر از ۰٫۱ درصد از ماده خشک حفظ نماییم. پتاسیم جیره های انتظار زایش باید تا حد ممکن به ۱ درصد نزدیک باشد. یعنی در جیره های انتظار زایش باید علفهایی شبیه به سیلوی ذرت ، کاه یا سایر گراسهایی که روی خاکهایی که از نظر پتاسیم فقیر بوده اند و رشد یافته اند وجود داشته باشند. کلراید و سولفور آنیون می باشند . از آنجاییکه این دو ماده معدنی نقش مستقیمی در تب شیر ندارند دستکاری آنها در جیره می تواند بعضی از مشکلات را که بوسیله سدیم و پتاسیم ایجاد می شود ، بوجود آورد. کلر و سولفور اسیدی میباشند و افزودن آنها به جیره می تواند متابولیک آلکالوز را که به علت کاتیونها بوده به اسید تبدیل کنند. این مسئله باعث بیشتر از دست رفتن کلسیم از استخوانها و بازده کلسیم از روده ها شود. مقدار سولفور در جیره گاوهای انتظار زایش باید کمتر از ۰٫۴ درصد باشد. مقدار کلراید می تواند بالاتر از مقدار سولفور باشد که مقدار دقیق مورد نیاز از طریق اختلاف کاتیون آنیون جیره تعیین می شود. از معادله زیر برای برآورد موازنه استفاده نمایید. تمامی مقادیر مواد معدنی در سرتاسر این مقاله براساس ماده خشک می باشند:
DCAD= [ %Na x43.5 + %K x 25.6] – [ %Cl x 28.2 + %S x 62.5]
مقدار مناسب اختلاف کاتیون آنیون جیره ۱۵- تا ۲۵- میلی اکی والان در ۱۰۰ گرم ماده خشک می باشد.
سایر بیماریها:
کتوز مربوط به متابولیسم انرژی که نتیجه کاهش سطح گلوکز و انسولین خون است . هر کدام از مواد معدنی نقشی جزیی در کتوز ایفا می کنند. شاید تنها استثناء کبالت باشد که برای شکل دهی به ویتامین بی ۱۲ نیاز است که کوفاکتوریل تبدیل اسید پروپیونیک به گلوکز می باشد. احتیاجات کبالت بسیار پایین است( در حدود ۱ میلیگرم در روز) و بنابراین به آسانی از طریق مکملها تامین میشود. در صورت کاهش انقباضات ماهیچه ها جابجایی شیردان می تواند بوقوع پیوندد . به علت اینکه کلسیم ، ماده معدنی کلیدی در انقباضات ماهیچه هاست ، کاهش کلسیم خون بهمراه تب شیر عامل مسبب جابجایی شیردان می باشد . منیزیم ، همراه نقشی که در تب شیر دارد ، می تواند عامل مسبب جابجایی شیردان نیز باشد. باقی ماندن غشاءهای جنینی یا جفت ماندگی ، نیامدن جفت و غشاءهای مرتبط با آن در عرض ۲۴ ساعت بعد از زایمان می باشد . معروفترین مواد معدنی مرتبط با این مشکل کلسیم و سلنیوم میباشد . کلسیم دارای نقشی در تب شیر می باشد که به عنوان شاخص احتمال جابجایی شیردان است ، انقباضات ماهیچه ای را کاهش می دهد و بدین علت انقباضات رحم برای خروج غشاء های جنین محدود میشود. سلنیوم آنتی اکسیدانی میباشد که به پیش گیری از تخریب سلولها کمک کرده و باعث فعال شدن دوباره متابولیسم اکسیژن میشود. جفت ماندگی می تواند از طریق تغذیه ۰٫۳ پی پی ام سلنیوم در جیره کاهش یابد . در هر حال تغذیه سلنیوم به همراه ویتامین ایی نسبت به هنگامی که سلنیوم به تنهایی تغذیه میشود در کاهش جفت ماندگی موثر میباشد. ادم یا خیز بوسیله تجمع مایعات در پستان مشخص میشود . مواد معدنی که در این زمینه نقش دارند به دو دسته تقسیم می شوند: اسمزی و آنتی اکسیدان. مواد معدنی اسمزی سدیم ، پتاسیم و کلراید میباشد. هم سدیم و هم پتاسیم در تنظیم مایعات بدن نقش دارند. جیره های حاوی سطوح بالای یکی یا هردو این مواد معدنی باعث حفظ مایعات بدن میشود. به نظر می رسد که شدت ادم به هنگام مصرف آنها به صورت نمکهای کلرایدی در مقایسه با سایر اشکال بیشتر باشد. بنابراین نمک کلرید سدیم می تواند عامل اصلی ادم باشد و بنابراین نباید به صورت آزاد و یا در جیره گاوهای خشک وجود داشته باشد. چنین دستورالعملهایی که برای سدیم و پتاسیم و برای پیشگیری از تب شیر وجود دارد باید به کاهش ادم نیز کمک کند. مواد معدنی اکسیدان در گیر در ادم، روی، مس و سلنیوم میباشند. مکانیسم دقیق چگونگی کمک این مواد معدنی آنتی اکسیدان برای کمک به پیشگیری از ادم بخوبی درک نشده است . آنها احتمالا از طریق حفظ تمامیت سلول و حمایت از سلولها در برابر تخریب پروتئین و کربوهیدرات و لیپید حاصل از متابولیسم اکسیژن عمل می کنند.
راهنمای غذایی برای گاوهایی که در ابتدای خشکی و در انتظار زایمان بسر میبرند

سنجش آبستنی گاوهای شیری

چکیده

امروزه اظهار نظرهای متفاوتی در خصوص این مسأله وجود دارد که آیا واقعاً روند کاهش اجرای موفقیت آمیز تولیدمثل در جمعیت گاوهای شیری، وجود دارد یا نه؟ در ایالات متحده ی آمریکا نرخ آبستنی حدود ۰/۵ درصد در سال تخمین زده شده است. در سیستم بهبود گله های شیری(DHI) گزارشات مرکز پردازش داده ها در پروو (Provo) نشان داده، که روزهای باز (days open) از ۱۲۸ روز در سال ۱۹۸۹ به نزدیک ۱۵۰ روز در سال ۲۰۰۳ افزایش یافته است.در طی این مدت، کل سرویس های منجر به حاملگی از میانگین ۲/۰۴ به ۲/۲۴ رسید. مرکز پردازش رکوردهای گاوهای شیری در شمال کارولینا ، گزارشات مشابهی را مبنی بر روند رو به کاهش این مسأله ارائه داده است. در بریتانیا نرخ آبستنی طی اولین سرویس از سال ۱۹۷۵ تا سال ۲۰۰۳ به طور میانگین سالانه یک درصد رشد داشته است. برخی کارشناسان معتقدند پائین آمدن نرخ آبستنی در نتیجه ضعف مدیریت در برآوردن نیازهای گاوهای با تولید بالاست و برخی دیگر بر این باورند که این مشکل ناشی از ژنتیک حیوان است.کلمات کلیدی: آبستنی، CLA، BCS، توارث پذیری.
(ادامه…)

اثرات جایگزینی تفاله خشک مرکبات به جای جو

ارزیابی اثرات جایگزینی تفاله خشک مرکبات به جای جو بر تولید و ترکیب شیر و متابولیت های خونی

مواد و روش ها

تعداد ۸ راس گاو شیری هلشتاین با میانگین روز های شیر دهی ۱۰ ± ۷۰ و وزن زنده ۲۰ ± ۶۰۰ کیلو گرم با توجه به تاریخ آزمایش، تعداد شکم و میزان تولید در قالب طرح مربع لاتین ۴× ۴ با چهارتیمار و چهار دوره ۲۱ روزه شامل ۱۴ روز دوره عادت پذیری و ۷ روز دوره نمونه گیری اختصاص داده شدند. تیمارها شامل سطوح تفاله خشک مرکبات ۰ ، ۵، ۱۰ و ۱۵ درصد بود که جایگزین جو در جیره شاهد شدند. جیره ها ( جدول ۱ ) به صورت کاملا مخلوط و در سه وعده در اختیار گاو ها قرار گرفت. نمونه های خونی در ۴-۳ ساعت بعد از خوراک دادن گرفته شدند. داده های حاصل آزمایش با استفاده از رویه GLM برنامه آماریSAS تجزیه شد.

بررسی مواد مغذی علوفه در جیره استارتر گوساله های نوزاد

مواد و روش¬ها

بیست راس گوساله¬ی هلشتاین ۲±۷ روزه در قالب یک طرح کاملا تصادفی در ۴ دسته بر اساس جنسیت، تعداد شکم زایش مادر و وزن تولد گروه بندی شدند. به گوساله¬ها تا زمان شیرگیری به طور روزانه قرص¬های فلاونوییدی حاوی مقادیر ۵-۱۰×۳/۷ (گروه ۱)، ۴-۱۰× ۳/۷ (گروه ۲)، و۳-۱۰×۶/۳ (گروه ۳) گرم فلاونویید به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خورانیده شد. گروه شاهد قرص¬های فاقد ترکیبات فلاونوییدی مصرف کردند. در طی انجام آزمایش، گوساله¬ها هیچ گونه ترکیب آنتی¬بیوتیکی مصرف نکردند. گوساله¬ها تا زمان شیرگیری به طور روزانه در طی دو نوبت به مقدار ۱۰ درصد وزن بدن با شیر جایگزین تغذیه شدند. از سن آغاز آزمایش تا سن شیرگیری با کنسانتره (ترکیب کنسانتره بر اساس درصد ماده¬ی خشک شامل: ۱۱ درصد جو، ۳۲ درصد سویا، ۵/۵۱ درصد ذرت، ۵/۴ درصد سبوس و ۱ درصد مکمل مواد ویتامینه و معدنی) و از سن پس از شیرگیری با کنسانتره و یونجه به صورت مصرف اختیاری تغذیه شدند.

کاهش تنش حرارتی گاوهای شیری با متعادل کردن جیره

ایجاد بیش از حد فشار حرارتی بر گاو در اثر درجه حرارت و رطوبت بالای محیط، موجب استرس حرارتی در گاوها می شود.در طی استرس حرارتی، مصرف خوراک ۸ تا ۱۲% یا بیشتر کاهش می یابد. این کاهش مصرف خوراک،موجب کاهش تولید اسید چرب فرار در شکمبه شده و در نتیجه تولید کاهش می یابد.کاهش مصرف علوفه، ترکیب شکمبه را تغییر می دهد و موجب اسیدوز و کاهش یافتن مقدار چربی شیر می گردد. علوفه ها نسبت به جیره ی غلات گرمای بیشتری تولید می کنند، در نتیجه به کاهش مصرف خوراک کمک می نمایند. جهت رفع کردن این مشکل، در طول تابستان باید علوفه ی با کیفیت بالا تغذیه شود. بنابراین به جیره نگهداری نیازکمتری می باشد.احتیاج انرژی گاو برای شیردهی غیر قابل تغییر بوده و نیازهای انرژی گاو برای نگهداری در سرما افزایش می یابد. از این رو مصرف ممتد مواد مغذی کافی از اتلاف تولید شیر جلوگیری می نماید. استرس حرارتی اجتناب ناپذیر است، اما اثرات آن را در صورت مدیریت مطلوب تغذیه، می توان به حداقل رساند.روح الله نورمحمدی

معیارهای ارزیابی گاو شیری جهت خرید

نشانه های عمومی گاو سالمقبل ا زخرید گاو شیری باید ازسالم وبیمارنبودن آن اطمینان پیدا کنید. باید توجه کنید که گاو مورد نظر به طور مرتب واکسینه شده است وکارت بهداشت دارد. یک گاو سالم، تحرک کافی، چشمان شفاف، درشت و براق، موهای براق و تمیز، گوش برجسته و سیخ ، پوزه صاف و مرطوب و لب های گشاده دارد.
دقت کنید تا حرکت های غیرعادی گاو را با تحرک وشادابی آن اشتباه نگیرید . گاو را حرکت دهید تا ازمناسب بودن فاصله سم ها، راه رفتن منظم گاو ولنگ نزدن آن، مطمئن شوید.

بیماری ورم پستان و ارتباط ژنتیکی آن با سایر صفات

ورم پستان یک بیماری پیچیده است که به عفونت بافت پستان در اثر عوامل بیماریزای باکتریایی گفته می شود. عوامل باکتریایی ایجادکننده ورم پستان به دو دسته عوامل عفونی اصلی و فرعی تقسیم می شوند.عوامل عفونی اصلی شامل استافیلوکوکوس آرئوس و استرپتوکوکوس آگالاکتیه می باشندکه هر دو واگیردار هستند. عوامل عفونی اصلی می توانند باعث ایجاد بیماری ورم پستان بالینی شوند که با تغییر در ترکیب شیر و افزایش میزان سلولهای سوماتیک۱ و حتی مرگ حیوان همراه است و خسارات بزرگ اقتصادی را سبب می شوند. در ورم پستان تحت بالینی تغییرات فیزیکی در شیر و پستان قابل تشخیص نمی باشد بلکه با کاهش کمیت وکیفیت شیر و وجود باکتری در شیر شناسایی می شود. عوامل عفونی فرعی شامل استرپتوکوکوس کوآگولاز منفی وکورینه باکتریوم بویس می باشندکه معمولاً سبب عفونت های خفیف پستانی می شوند وکمتر باعث افزایش SCC، بروز ورم پستان بالینی و تغییر در ترکیب شیر می شوند. با وجود رعایت مسائل بهداشتی به عنوان یک راه اصلی در کنترل ورم پستان، باز هم این بیماری مشاهده می شود و به عنوان یک بیماری غیرقابل پیش بینی با ضررهای بزرگ اقتصادی مطرح است. با بکارگیری برنامه های اصلاح نژاد درگاوهای شیری به منظور افزایش تولیدشیر، مقاومت ژنتیکی به ورم پستان کاهش یافت که این امر بیانگر ضرورت مطالعه درمورد مقاومت ژنتیکی به ورم پستان می باشد.

ویژگی های یک گاو شری خوب

البته تمام دامداران، نشانه های یک دام خوب را می دانند. ولی آیا از مقدار اهمیت هر یک ازاین نشانه ها هم آگاهی دارید؟ آیا مهم ترین نشانه و اندازه آنها را می دانید؟دراین مقاله سعی شده شما را درخرید یک گاو شیری خوب و پرمحصول یاری کنیم. همچنین مهم ترین نشانه های یک گاو شیری خوب را به شما معرفی کنیم.
به این ترتیب، با خرید دام خوب و پرمحصول هم تولید خوبی خواهید داشت وهم دام های نامطلوب وکم محصول خود را کم کم با دامهای پرمحصول، عوض کرده و نژاد گاوهای خود را اصلاح می کنید.

نقش فیبر در جیره گاوهای شیری

مقدمه

از آنجا که دامپروری و دامداری یک کار کاملاَ اقتصادی است و در حدود ۷۰% هزینه های یک دامداری صرف تهیه خوراک برای دام می شود بنابراین هر گونه تجدید نظر و پیشرفتی در این زمینه تاثیر مستقیم در افزایش بازده دارد. غذای اولیه و پایه دام علوفه است و تمام تلاش ها برای حذف این قسمت و دادن خوراکی کاملاَ انرژی زا به دام تا به امروز بی نتیجه مانده است. مساله اساسی و مهم که در بخش علوم دام مطرح می شود قسمت الیاف خام می باشد که به اجزای کوچکتر نظیر NDF,ADF تقسیم شده است و امروزه به بخش های ریزتر و ظریف تر نظیر قابلیت هضم و قابلیت تخمیر فیبر جیره بیشتر از دیگر مسائل تغذیه ای توجه شده است. در اینجا لازم است تا در مورد الیاف خام بیشتر صحبت شود.
منظور از الیاف خام چیست؟ الیاف یا بخش ساختمانی عبارتند از بخش های تشکیل دهنده دیواره سلول که قابلیت هضم کمی دارند و در گونه های تک معده ای قابلیت هضم ندارند اما در نشخوارکنندگان بواسطه حضور میکروارگانیسم های موجود در شکمبه که به عنوان یک شبکه تخمیر عمل می کنند قابلیت هضم از متوسط تا بالایی با توجه به کیفیت و مرغوبیت دارند

اصلاح نژاد کاربردی در صنعت گاو شیری

مقدمه:

تامین نیاز غذائی انسانها و ایجاد امنیت غذائی یکی از اصلی ترین و مهمترین اهداف دامپروری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. پرورش گاو یکی از شاخه های مهم این فعالیتها محسوب میشود. کشور ما تا اواخر نیمه اول قرن بیستم از یک ساختار دامداری کاملا سنتی ، بر پایه دامداری روستائی و عشایری برخوردار بوده است .در آن ایام گوسفندداری یکی از مهمترین زیر بخشهای کشاورزی و مهمترین منشاء تولید پروتئین بود ، به تدریج با گذشت زمان و بدنبال افزایش جمعیت ، تقاضا برای شیر و گوشت افزایش یافت و به طبع آن پرورش گاو توسعه یافته و روند ایجاد دامداریهای متمرکز و تغییر سیستم دامداری از شکل سنتی به شکل صنعتی شروع شد و شاید بتوان اواخر دهه بیست را سر آغاز حرکت برای به کار بستن شیوه های نوین دامپروری دانست.

نکات کاربردی در مدیریت تغذیه ای گاو های شیری

گاوها را بر اساس مرحله ی شیرواری یا میزان تولید که دسته بندی نموده و و بر اساس نیازهایشان تغذیه نمایند . در طول سال از برنامه ی تغذیه ای که اقتصادی و متعادل شده باشد و بتواند نیازهای حیوان را برآورده نماید استفاده کنیدمدیران موفق واحد های تولید دامی با عجین نمودن هنر و تجربه ی گذشتگان با علوم پیشرفته ی تغذیه ای امروزی که آمیزه ای جالب توجهی را تحت عنوان مدیریت تغذیه ای به وجود آورده اند که با کاربرد علمی این برنامه ها در مزارع دامپروری و با سود آورنمودن این بخش تولیدی برای سرمایه گذاران این واحد ها که زمینه ی مطمئنی در رابطه با تضمین اقتصادی فعالیتشان فراهم می آورند . مدیران مذبور عمده علت موفقیتشان را علم وعلاقه به زمینه ی مورد فعالیت و تحت نظر گرفتن نکات ریزی می دانند که اگر چه ساده و عملی هستند ولی اغلب از دید افراد پنهان مانده و یا به مورد اجراگذاشته نمی شوند . در ذیل به تعدادی از آنها که می توانند در زمینه ی تغذیه کاربردی گاوهای شیری مفید و سودمند باشند که اشاره می شود

عوامل موثر بر طول عمر مفید گاو شیری

الف- مرحله ی تولد تا از شیرگیری

مدیریت گوساله ها در سه ماه اول بسیار مهم است زیرا در این مدت حیوان دوره ی تولد، ارتبات با محیط مصرف آغوز وشیر خوارگی را تجربه می کند. از طرف دیگر وضعیت فیزیولوژیکی حیوان در این دوره ازجنبه های حائز اهمیت می باشد که شامل توانائی جذب مولکولهای درشت ایمنوگلوبین در روده ، توانائی هضم بالای چربی و ساکارید ها بدون عارضه ی متابولیسمی، مستعد بودن حیوان به عفونت های روده ای و اسهال و تغییرات معنی دار در شکل ، حجم و ترکیب مواد مغذی و عادت یافتن سیستم بدن با آن می باشد.

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهای شیری

نشخوار کنندگان نیاز به الیاف علوفه ای با شکل فیزیکی مناسب دارند. تحقیقات نشان داده است که افزایش سطح الیاف و اندازه ذرات علوفه، به طور مؤثری فعالیت جویدن را افزایش داده و اعتقاد بر این است که جریان بزاق، pH شکمبه، نسبت استات به پروپیونات و سطح چربی شیر را نیز افزایش می دهد. گرچه نتیجه مصرف جیره های با ساختار فیزیکی نامناسب، آسیب به تخمیر شکمبه ای و عملکرد ناقص شکمبه می باشد ولی از طرف دیگر افزایش مقدار علوفه بلند و درشت نیز می تواند خوراک مصرفی و قابلیت هضم را محدود کرده و در نهایت توازن انرژی حیوان را تحت تأثیر قرار دهد (آلن، ۱۹۹۷).
توصیه های رایج NRC برای تعیین نیازهای حیوان و ترکیبات خوراک مفید می باشد ولی توصیه های دقیقی را در مورد شکل فیزیکی جیره ارائه نمی دهد. مفهوم الیاف مؤثر برای ترکیب کردن ماهیت فیزیکی و شیمیایی علوفه و بیان عددی آن برای عملکرد شکمبه می باشد. جویدن ونشخوار کردن به عنوان یک اندازه گیری صحیح از خصوصیات د خشبی بودنبرای جیره های نشخوار کنندگان شناخته شده اند. NDF مؤثر فیزیکی به صورت منبع الیاف جیره که به طور مؤثری نشخوار و ترشح بزاق را تحریک کند، تعریف می شود (مرتنز، ۱۹۹۷). پاپی و همکاران (۱۹۸۵) تعیین کردند که ذراتی که بر روی غرب<

(0)
هیچ دیدگاهی وجود ندارد