Current PHP version: 5.6.40
هیچ محصولی وجود ندارد
مجوز ها
سایت های مفید
برچسب ها
بیماری مرگ گیاهچه: damping off و بیماری سوختگی شاخ و برگ سیب زمینی و گوجه فرنگی و بیماری گموز یا پوسیدگی طوقه مرکبات و بوته میری جالیز
بیماریهای ناشی از رده ا’ا’میست
مقدمه:
قارچ های این رده در تولید مثل زئوسپرانژیوم و زئوسپور تولید می کنند.
اسپورهای تولید شده ممکن است بدون تولید زئوسپور جوانه زده نقش کنیدی را ایفا نمایند.
زئوسپورها تقریباً قلوه ای شکل و دارای دو تاژک (پرورش در جلو، شلاقی در عقب ) هستند.
از آمیزش اندام نر(آنتریدی) با اندام زایشی ماده( ا’ا’گون Oogonium) تخم اسپور با جداره ضخیم تشکیل می گردد.
طبقه بندی:
راستة پرنوسپورال:
1- خانواده پی تیاسه Pythiaceae
2- خانواده پرونوسپوراسهPeronosporaceae
3- خانوادة آلبوژیناسه Albuginaceae
الف) خانواده پی تیاسه:
قارچ های این خانواده در آب و خاک زندگی می کنند، گونه های خاکزی اغلب زندگی ساپروفیتی دارند و یا به قسمت هایی از گیاه که در مجاورت خاک قراردارند حمله کرده، ایجاد بیماری می کنند.
در این قارچ ها اسپورانژ بر شبیه هیف رویشی می باشد و یا رشد آن نامحدد است.
تولید زئوسپور در این خانواده عمومیت دارد.
دو جنس پی تیوم و فیتوفترا از جنس های مهم این خانواده هستند.
در جنس پی تیوم اسپورانژبر از هیف رویشی قابل تشخیص نیست ولی در جنس فیتوفتراسپورانژبر غالباً با داشتن برجستگی های آمپولی از هیف رویشی قابل تشخیص می باشد.
این بیماری انتشار جهانی دارد و در غالب مناطق ایران نیز سبب پوسیدگی بذر، مرگ یا از پا افتادگی گیاهچه، پوسیدگی ریشه ساقه و پوسیدگی نرم اندام های ذخیره ای می شود.
علائم بیماری :
سبز نشدن بذر کاشته شده یا off Pre- emergence damping
. مرگ گیاهچه ممکن است پس از خروج از خاک صورت گیرد. off post- emergence damping
علائم پژمردگی، کوتولگی و یا مرگ قسمت های هوایی در گیاهان مسن تر دیده می شود.
میوه بسیاری از گیاهان نظیر خیار، کلم، سیب زمینی د ر موقع حمل و نقل و یا در انبار مورد حمله این قارچ قرار می گیرند، که سطح خارجی چنین میوه هایی از مسیسیلیوم قارچ به صورت پنبه پوشانده شده سطح داخل آنها آبکی می شود.
عامل بیماری
عامل بیماری مرگ گیاهچه قارچ های پی تیوم،فیتوفترا و بعضی از قارچ های خاکزی دیگر مانند فوزاریوم، اسکلروتیوم و رایزوکتونیا می باشند.
گونه Pythium debaryanum از جمله قارچ های عامل مرگ گیاهچه می باشد.
به صورت داخل سلولی فعالیت می کند و مکینه (هوستوریوم) تولید نمی کنند.
زیست شناسی:
قارچ زمستان را به صورت اَا’سپور (Oospore) در خاک یا بقایای گیاهی آلوده سپری می کند.
در حرات 18-10 درجه بهاری ا’ا’سپورها جوانه زده ، تولید لوله تندش (germ-tube) می کند.
زئوسپورها با از دست دادن تاژک و ایجاد دیوارة ضخیم تبدیل به کیست می شوند.
در اواخر فصل قارچ برای حفظ بقاء خود را از طریق تولید مثل جنسی ا’ا’سپور تولید می کند.
کنترل:
1- ضدعفونی بذر و پیاز با سمومی نظیر کاربوکسین و تیابندازول به نسبت دو در هزار .
2- ضدعفونی خاک گلدان یا خزانه چند روز قبل از کاشت با فرمالین به نسبت 2 درصد به طوری که تا عمق 10 سانتیمتر آن خیس شود.
3- کاهش دفعات آبیاری و کاشت بذر با فاصله کافی در خاک.
4- اجتناب از دادن کودازته به مقدار زیاد در خاک، شدت بیماری را کاهش می دهد.
در انگلیسی به Late blight و در بعضی منابع به سفیدک داخلی معروف است.
در سال 1830 مشاهده شد و در سال 1845 در اروپا ایالات متحده شیوع پیدا کرد.
این بیماری درسال 1845 منجربه قحطی در کشور ایرلندگردید.
در ایران علاوه بر گوجه فرنگی و سیب زمینی به بادمجان هم خسارت می زند.
علائم بیماری:
قارچ Phytophthora infestans عامل این بیماری است.
اسپورانژیوفور از روزنه های سطح زیرین برگ و یا عدسکهای غدة سیب زمینی خارج و منشعب می شود.
محل تشکیل اسپورانژها در طول بندها به صورت قسمت های متورم مشاهده می شود.
هیف این قارچ بر خلاف پی تیوم بین سلولی و دارای هوستوریوم بلند داسی شکل می باشد.
زیست شناسی:
زمستان را به صورت میسیلیوم در غدة سیب زمینی آلوده سپری می کند.
گیاه جوان از غده های آلوده تازه کشت شده یا باقی مانده از سال قبل آلوده می شود، اسپورانژها از روی برگهای آلوده نیز توسط باران منتشر شده وارد خاک می شوند.
برای تشکیل اسپورانژها رطوبت نسبی نزدیک به صدردصد و درجه حرارات 16 تا 22 درجه سانتیگراد بسیار مناسب است.
در حرارت بالای 30 درجه رشد قارچ در مزرعه متوقف می شود که اگر رطوبت نسبی کافی باشد از بین نمی رود.
کنترل:
1- جمع آوری و از بین بردن غذه هایی که پس از برداشت در زمین مانده اند.
2- شناسایی و کشت ارقام مقاوم
3- جمع آوری و از بین بردن شاخ و برگ سیب زمینی 2 تا 3 هفته قبل از برداشت به کمک علف کش ها یا به طریق مکانیکی
4- سم پاشی شاخ و برگ یک هفته قبل از ظهور بیماری با استفاده از مانب، واپام، کوپروایت،مانکوزب. غیره..
در صورت ظهور بیماری در مزرعه باید عمل سمپاشی چندبار تکرار شود.
5- مصرف کودهای فسفر ه اجتناب از مصرف بیش از حد کودهای ازته در کنترل بیماری موثرند.
بیماری گموز (Gummosis) در سال 1843 از آمریکا و ایتالیا گزارش شده .
سال 1320 از ایران گزارش شده هم اکنون در مرکبات شمال و جنوب ایران دیده می شود.
علائم بیماری:
از بارزترین علائم ترشح صمغ از نواحی طوقه تا ارتفاع نیم متری تنه از سطح خاک می باشد.
پوست قسمت آلوده ممکن است بوی ماهی یا ترشی بدهد و دارای پوست سختی بشود.
پوسیدگی قسمت طوقه ممکن است به سمت ریشه هم توسعه پیدا کند و سبب پوسیدگی آن شود.
جوانه های آلوده رشد نمی کنند و به تدریج فاسد و قهوه ای می شوند .
برگها حالت رنگ پریده به خود گرفته و به تدریج زرد می شود و ریزش پیدا می کند.
عامل بیماری:
عامل این بیماری چند گونه از جنس فیتوفترا می باشد
مهمترین گونه های عامل این بیماری Phytophthora citrophthora و Ph. parasitica
زیست شناسی:
قارچ های مولد این بیماری در خاکهای بسیار مرطوب بخوبی رشد می کنند حتی در غیاب درختان مرکبات هم قادرند سالها در خاک زندگی کنند
. مناسب ترین درجه حرارت برای رشد قارچ 30 درجه و حداقل 10 درجه سانتیگراد می باشد.
اسیدیته مناسب برای رشد قارچ 6 تا 5/7 می باشد.
وجود زخم در ریشه یا ساقه نزدیک به خاک در رخنه قارچ به داخل گیاه و ایجاد بیماری کمک می کند.
کنترل:
پیشگیری:
1- باید از پایه مقاوم به گموز مثل نارنج و پونسیروس استفاده کرد«از رقم نارنج در شمال نمی توان استفاده کرد چون به بیماری ویروسی تریستزا حساس می باشد.»
2- محل اتصال پیوند که بر روی پایه می باشد در ارتفاع 30 تا 40 سانتیمتر از سطح خاک باشد.
3- باغ باید در زمین های سبک و زهکشی شده احداث گردد.
4- موقع غرس نباید نهال ها عمیق کشت شوند و ساقه ها حتی المقدور در خارج از خاک قرار گیرد.
5- آبیاری به گونه ای باشد که آب در تماس مستقیم با تنه درخت نباشد و یا موجب سرایت بیماری از درختی به درخت دیگر نشود .
6- تقویت درختان با استفاده از کودهای زراعی و عملیات زراعی مناسب .
7- در مناطق مساعد قبل از فصل بارندگی طوقه درختان و ریشه های مجاور را با محلول برد و یا کوپراویت سمپاشی شود.
راههای معالجه درختان مبتلا به گموز:
1- خاک اطراف طوقه را به منظور کاهش فعالیت عامل بیماری کنار زد و از تماس آب با طوقه جلوگیری کرد.
2- اگر آلودگی وسیع نباشدمی توان محل آلودگی را تراشید و با چسب باغبانی پوشاند.
3- پوشاندن محل تراشیده شده با خمیری که از 300گرم کوپراویت و 8 کیلو خاک رس تهیه شده است.
4- به محض مشاهده بیماری از قارچ کش کاپراکس کلوراید می توان استفاده کرد.
این بیماری به سبز خشک ، داغزدگی وآاب زدگی هم معروف است.
این بیماری به گیاهان خانواده جالیز بخصوص خیار،کدو، انواع خربزه و هندانه حمله می نماید
این بیماری در سال 1323 در اصفهان مشاهده شد در سال 1352 خسارت آن بالغ بر 900 میلیون ریال در ایران برآورده گردیده.
علائم بیماری:
فرو رفتگی نسج گیاهی در محل طوقه.
لکه های روی میوه که ابتدا کوچک هستند و فرورفته سپس توسعه پیدا می کنند، و به منطقه وسیع آبکی به رنگ قهوه ای متمایل به قرمز همراه با بوئی نامطبوع تبدیل می شود.
در اثر این بیماری آوندهای چوبی بخصوص در ناحیه طوقه سریعاً تخریب می گردند و بوته در حالی که کاملاً سرحال و شاداب است از بین می رود.
عامل بیماری:
قارچ Phytophthora drechsleri عامل اصلی این بیماری می باشد.
بنی هاشم عامل این بیماری را در شیراز Pythium aphanidermatum ذکر نمود.
فیتوفترا در محیط کشت مصنوعی کندتر از قارچ پینیوم رشد می کند.
اسپورانژیم های این قارچ گلابی یا تخم مرغ شکل فاقد پستانک یا پاپیل می باشد.
گامت نر یا آنتریدیم قارچ مستطیلی ، بیضوی یا مثلثی شکل است که در زیر گامت ماده (ااگونیوم) قرار داد.
زیست شناسی:
زمستان را غالباً به شکل ااسپور درخاک وبقایای گیاهان آلوده می گذراند.
در شمال کشور کشت های پاییزه خسارت می بینند.
بهترین زمان حمله موقعی است که میوه ها تشکیل شده و در شرف رسیدن هستند که ظرف 48 ساعت گیاه از پای درمی آید.
عوامل موثر در بروز یا شدت بیماری عبارتند از: رطوبت، حرارت، کود دامی، آب، برقراری آیش، حساسیت واریت ها و ...
کنترل:
کشت به صورت جوی و پشته با دفعات آبیاری کم تر باشد.
از بین بردن بقایای گیاهان آلوده، رعایت تناوب زراعی و آیش گذاشتن زمین بسیار موثر است.
استفاده از محلول پرویکور به نسبت 25 گرم در هر متر مربع در زمان 4 تا 5 برگی گیاهچه،یا قارچ کش ریدومیل به نسبت 1 گرم پودر در متر مربع .
ضدفونی خاک به وسیله گاز میتل بروماید برای زراعتهای کوچک و پر درآمد «چون گازی کشنده است استفاده از آن زیر نظر کارشناس صورت می گیرد.
» استفاده از سم تدخینی واپام«متام سدیم»
خانواده پرونوسپوراسه:«Peronosporaceae»
در این خانواده رشد اسپورانژیفور محدود «determinate growth» است و از هیف های رویشی متمایز می باشد.
قارچهای این خانواده پارازیت اجباری هستند و غیر قابل کشت.
میسیلیوم این گروه از قارچهای بین سلولی است. و دارای هوستوریم می باشد.
اسپورانژها در روی استریگماها قرار می گیرند و در بعضی شرایط نقش کنیدی یا اسپور واحد را ایفا می کنند و مستقیماً جوانه می زنند. از جوانه زدن کنیدی لوله تندش «germ- tube» بوجود می آید یا اینکه محتویات آن تبدیل به چند زئوسپور گردند.
جنسهای این خانواده بر اساس شکل و نحوه انشعابات کنیدی بر
1- جنس پرونوسپورا Peronospora
2- جنس برمیاBeremia
3- جنس پلاسموپاراPlasmorpara
اولین بار در سال 1381 از استرالیا گزارش شده است
این بیماری تا 1341 در ایران قرنطینه بود ولی در همین سال در مزارع گیلان و مازندران شیوع پیدا کرد.
ممکن است این بیماری بوسیله مسافرینی که از ترکیه به ایران وارد شده اند یا توسط باد از شوری و ترکیه به ایران منتقل شده باشد.
علائم بیماری:
علائم بسته به شرایط آب و هوایی، سن گیاه،زمان آلودگی، درجه مقاومت ارقام و شدت آلودگی متفاوت است.
نشا های داخل خزانه از ابتدای رشد به این بیماری حساس هستند و ممکن است در اثر آلودگی خشک شوند .
لکه های کوچک و رنگ پریده و زردرنگ روی گیاه بالغ ممکن است به هم پیوسته و بخش آلوده نکروز و خشک گردد.
کنیدی ها و کنیدی فور قارچ به صورت کرکهای خاکستری مایل به بنفش در زیر برگهای آلوده ظاهر می شوند.
عامل بیماری:
قارچ Peronospora tabacina عامل سفیدک داخلی توتون می باشد.
اسپورهای غیرجنسی یا کنیدی ها ی این قارچ لیموئی یا بیضوی شکل شفاف هستند.
کنیدی فورهای این قارچ دارای تقسیمات دو شاخه ایست و در انتهای هر شاخه دو زائده خمیده وجود دارد
اندام ماده یا ا’ا’گونیم های جوان کروی شکل و بی رنگ هستند که اندام نر یاآنتریدیوم چماقی شکل در وسط آن قرار می گیردو ا’ا’سپور دارای دیواره ضخیم به رنگ قهوه ای متمایل به قرمز است.
زیست شناسی:
کنیدی ها توسط باد یا عوامل دیگر به بوته ها یا مزارع مجاور حتی تا فاصله بیش از یکصد کیلومتر منتقل می شود در صورت رطوبت کافی کنیدی ها جوانه می زنند و تولید لوله زایا می کنند.
این لوله از طریق روزنه سطح فوقانی برگ به داخل گیاه رخنه می کنند در شرایط خشک چند ساعت پس از استقرار در سطح برگ از بین می روند.
زمستان گذرانی توسط ا’ا’سپوری که در اواخر فصل رشد از لقاح بین آنتریدی و ا’ا’گون به وجود آمده صورت می گیرد.
کنترل:
الف) عملیات زراعی موثر در خزانه و زمین اصلی
1- محل خزانه و زمین اصلی باید دارای خاک سبک و آفتابگیر باشند.
2- خزانه به ارتفاع 15-5 سانتیمتر از زمین احداث می شود و حتی االمقدور در هر سال محل آن تغیییر یابد.
3- دفع به موقع علف عای هرز ، کاهش دفعات آبیاری، عدم استفاده از کودهای ازته به مقدار زیاد، جمع آوری و از بین بردن بقایای گیاهی آلوده، شخم پاییزه و رعایت تناوب زراعی بسیار مناسب.
مبارزه شیمیایی:
1- شناسایی و کشت ارقام مقاوم
2- استفاده از سموم ریدمیل ، مانب، یا زینب به نسبت دو در هزار
این بیماری در سال 1868 از کوبا و در سال 1342 از ایران گزارش گردید
اهمیت این بیماری در خیار کاری های زیر پلاستیک جنوب ایران قابل توجه می باشد.
علاوه بر خیار انواع گیاهان جالیزی به این بیماری مبتلا می شوند.
علائم بیماری:
علائم در ابتدا به صورت لکه های زرد زاویه دار در برگ ظاهر می گردد، این لکه ها توسعه پیدا کرده نکروزه می شوند.
میوه های بوته آلوده در اثر کمبود ازت یا سایر عناصر غذایی ناشی از خشک شدن برگها کوتولگی پیدا می کنند و کج و معوج می گردند
در سطح زیرین بخش آلوده برگ اسپورانژیفور و اسیپورانژهای قارچ تشکیل می شوند.
عامل بیماری:
قارچ Pseudoperonospora cubensis عامل این بیماری می باشد
این جنس هم مثل پرنوسپورا دارای تقسیمات دو شاخه ای می باشد و فرقش این است که دراین جنس محتویات هر اسپور در موقع جوانه زدن بر خلاف جنس پرنوسپورا به تعداد زیادی زئوسپور تبدیل می گردند.
هر زئوسپور با از دست دادن تاژک خود قادر به جوانه زدن و ایجاد آلودگی می باشد.
زیست شناسی:
زمستان را بصورت فرم غیرجنسی در روی گیاهان گلخانه ای یا خیارهای آلوده زیر پوشش پلاستیک می گذراند و یا بصورت اسپور جنسی( ا’ا’سپورا) در بقایای برگ داخل خاک سپری می کند
مناسبترین درجه حرارات برای جوانه زدن اسپور 22-15 درجه سانتیگراد است.
مبارزه:
استفاده از زینب، بنومیل، ریدومیل، مانب به نسبت 2 در هزار
سمپاشی به محض مشاهده اولین علائم بیماری در مزرعه شروع شود و هر دو هفته یکبار تکرار گردد
، سمپاشی بعد از هر بار بارندگی لازم است
رعایت تناوب زراعی، زهکشی مزارع، جمع آوری و از بین بردن بقایای گیاهای آلوده در کاهش بیماری موثر است.
این بیماری در سال 1843 در دنیا شناسایی شد و در ایران در سال 1343 توسط ارشاد جمع آوری گردید.
علائم بیماری:
لکه های زرد و روشنن سطح فوقانی برگ به تدریج توسعه می یابد و قهوه ای و نکروز می شوند.
در سطح زیرین برگ کرکهای سفید یا خاکستری رنگی که اسپورانزیفورها و اسپورانزها باشند دیده می شود.
رشد بوته ها ممکن است کند شده و یا بطور کامل قطع گردد.
آلودگی اواخر فصل رشد چون به برگهای خارجی حمله می کند باعث وضع نامطلوب جهت فروش و عدم بازار پسندی می شوند.
عامل بیماری:
قارچ Bremia lactuca عامل بیماری سفیدک داخلی کاهو است.
اسپورانژیفورها با تقسمیات دو شاخه ای که در انتهای هر شاخه یک دیسک نعلبکی شکل قرار دارد که در اطراف آن چند زائده تشکیل می شوند که روی آنها اسپورانژ بیضوی شکل شفاف تشکیل می شود.
از تندش اسپورانژ تعدادی زئوسپور دوتاژکی تشکیل می گردد که در شبنم روی برگ شنا می کند و نزدیک به روزنه های سطح فوقانی برگ تاژک خود را از دست می دهد و تبدیل به کیست می شود .
در موارد نادر ممکن است اسپور مستقیماً بدون تولید زئوسپور جوانه بزند و مانندیک اسپور واحد لوله زایا تولید کند.
زیست شناسی:
قارچ زمستان و شرایط نامساعد را بصورت ا’ا’سپور در بذر کاهو، خاک و بقایای گیاه آلوده سپری می کنند
مناسبترین درجه حرارت برای تولید اسپورانژ 15-12 درجه سانتیگراد می باشد.
رخنه قارچ به گیاه مستقیماً از طریق اپیدرم (نفوذ مکانیکی) و یا از طریق روزنه های برگ صورت می گیرد.
مناطق معتدل مرطوب یا شبهای مه آلود و یا بارانی بیماری را افزایش می دهد.
کنترل:
1- شناسایی و کشت ارقام مقاوم
2- استفاده از سموم زینب، مانب یا مانکوزب (دیتان ام 45) به نسبت دو در هزار در اولین مشاهده علائم بیماری .
در سال 1843 از امریکا و در سال 1870 از سایر کشورهای جهان گزارش شد.
در ایران ابتدا در سال 1325 توسط اسفندیاری گزارش گردید.
علائم بیماری:
بروز لکه های رزد کمرنگ بدون حاشیه مشخص در سطح فوقانی برگهای جوان که سرانجام خشک و نکروز می گردند.
پیچک و شاخه های جوان نیز ممکن است بطور سیستمیک آلوده شده کوتوله بمانند.
نوک شاخه های آلوده متورم به شکل عصا، خمیده و توسط کرکهای سفید پوشیده می شوند که قهوه ای می شوند و شاخه از بین می رود.
غورهای جوان حساستر بوده و در اثر آلودگی به رنگ قهوه ای در آمده ریزش پیدا می کنند.
عامل بیماری:
قارچ Plasmopora viticola از انگلهای اجباری ردة ا’ا’مایست ها عامل این بیماری می باشد.
میسیلیوم این قارچ فاقد دیواره عرضی می باشد و غذای خود را با هوستوریوم از سلولهای میزبان می گیرد .
اسپورانژیو فورما در بخش شاخه های فرعی دارای سه زائدی هستند که بصوت صلیبی قرار گرفته اند و روی هر کدام از آنها یک اسپورانژیوم بیضوی شفاف تشکیل می شود.
در رطوبت نزدیک به اشباع و حرارت 25-22 درجه از هر اسپورانژیوم 10-1 زئوسپور دوتاژکی حاصل می شود.
در شرایط مناسب از زمان جوانه زنی زئوسپورهایی که تبدیل به کیست شده اند تا عمل رخنه کمتر از 9 دقیقه طول می کشد.
زیست شناسی:
در بسیاری مناطق زمستان گذرانی بصورت ا’ا’سپور در داخل برگهای مرده و گاهی در میوه ها و شاخه های خشک شده زمستان گذرانی می کنند در نواحی که زمستان ملایم دارند قارچ زمستان را بصورت میسیلیوم در بافت شاخه ها سپری می کند.
حرارت بین 25-18 درجه و رطوبت 100-80 در صد توام با باران ، مه شبنم موجب گسترش بیماری در منطقه می گردد. گسترش بیماری از طریق اسپورانژهایی است که معمولاً چندین بار در سال تولید می شود و توسط باد منتقل می شود.
کنترل:
زهکشی تاکستان به منظور کاهش رطوبت، هرس سر شاخه های آلوده، جمع آوری و سوزانیدن یا زیرخاک کردن برگ ها در اواخر فصل شناسایی و کشت ارقام مقاوم برای مبارزه قارچ کش های فربام، کاپتان، زینب و مانب و محلول برد و پیشنهاد می شود سمپاشی قبل از گل دادن شروع شده و هر دو هفته یک بار تکرار می گردد.
این بیماری در روی بسیاری از گیاهان خانوادة شب بو(خاجیان) من جمله شاهی، ترب، کلم، منداب و کیسه کشیش دیده شده است. خرفه و تاج خروس وحشی نیز به این بیماری مبتلا می شوند.
این بیماری در سال 1327 توسط اسفندیار از روی ترب و تربچه گزارش شد.
عامل بیماری:
عامل این بیماری جنس Albugo از خانواده آلبوژیناسهAlbuginaceae است
گونه Albugo candidaمعروفترین گونه مولد بیماری زنگ سفید خاجیان می باشد .
اسپورانژیفور این قارچ گرزی شکل و کوتاه است که در روی آن اسپورانژیومها بصورت زنجیری تشکیل می شوند .
در بین دو اسپورانژریوم منطقه جداگر وجود دارد.
علائم بیماری:
تاولهای برجسته و سفید رنگی در زیر برگ، ساقه، میوه و اندام گل ظاهر می شوند.
علائم آلودگی بصورت سیستمیک برزو می کند.
آلودگی سیستمیک موجب انحنا و پهن شدن ساقه و همچنین تبدیل اندامهای کرک به کاسبرگ و عقیم شدن گلها می شوند.
زیست شناسی:
زمستان گذرانی قارچ بصورت ا’ا’سپور در بقایای گیاه آلوده می باشد
دیواره ا’ا’سپور خاردار است و در حین تشکیل هسته آن چندین بار تقسیم می شود.
از تندش ا’ا’سپور در بهار 40-60 زئوسپور در وزیکول تولید می شود. از زئوسپورها هیف های کوتاه به نام لوله زایا بوجود می آید. در اواخر فصل هم از لقاح بین گامت نر و ماده سلول تخم یا ا’ا’سپور تولید می شود.
کنترل:
این بیماری از نظر اقتصادی اهمیت چندانی ندارد بنابراین مبارزه شیمیایی مقرون به صرفه نمی باشد. از بین بردن علفهای هرز و بقایای گیاهان آلوده و رعایت تناوب زراعی در کاهش بیماری موثر می باشد.
نماتدها بزرگترین گروه جانوران بعد از حشرات به حساب می آیند.
بیشتر آنها آبزی هستند در 100 سانتی متر مکعب از خاک زراعی وباغی حدود 4000 تا 5000 عدد از آنها یافت می شود .
تا کنون بیش از 2000 گونه نماتد به عنوان پارازیت در گیاهان شناسایی شده اند .
بسیاری ازنماتدها پارازیت قارچها و باکتریها هستند و احتمالاًدر آینده در مبارزه بیولوژیکی مورد توجه قرار خواهند گرفت.
مشخصات نماتدهای بیماریزای گیاهان:
شکل و اندازه: غالباً 3/0 تا 1 میلی متر بعضی ها4تا 5 میلی متر طول Longidorus 8-7 میلی مترمی رسد اکثر نماتدها استوانه ای شکل و درقسمت سر و دم باریکترهستند در بعضی از نماتدهای ماده هنگام بلوغ متورم شده و به شکل گلابی لیموئی یا قلوه ای شکل در می آیند.
دیوارة بدن: خارجی ترین قسمت پوشیده شده ازیک غلاف سلولی شفاف و قابل ارتجاع به نام کوتیکول، کوتیکول درگونه های مختلف ممکن است صاف بوده یا دارای نقش و نگار برجستگی و زوائدی باشد. کوتیکول به وسیله هیپودرم که یک لایه نازک در زیر کوتیکول می باشد تشکیل می شود .
نماتدها دارای ماهیچه های تخصصی هستند که به نیش (stylet، مری، روده، آلت تناسلی متصل می باشد.)
دستگاه گوارش:
حفره بدنی نماتدها از نظر تکاملی ابتدائی است و مایعی که داخل وجود دارد کارگردش و گوارش را انجام می دهد.
دستگاه گوارش شبیه لوله ای توخالی است و شامل دهان، حفره دهانی، مری، روده، روده کور و مخرج می باشد.
دهان دارای شش لب (lips) در بعضی 3-8 لب می باشد و دربعضی هم فاقد لب می باشد.
تمام پارازیت های گیاهی در دهان خود دارای stylet هستند که برای پاره کردن وتغذیه از سلول گیاهی به کار می رود.
روده در نماتدها از لوله بلند و باریکی تشکیل شده که توسط دریچه ای به رکتوم و در نهایت به مخرج جاندار ختم می شود.
دستگاه تولید مثل:
دستگاه تولید مثل نماتدها کاملاً تکامل یافته است. نماتدهای ماده ممکن است دارای یک یا دو تخمدان باشد، در اکثرگونه ها تخمدان بصورت لوله های تقریباً مستقیم می باشد دستگاه تولید مثل نرها شبیه ماده هاست ولی دارای یک بیضه هستند. در بعضی از گونه ها دو شکل جنسی وجود دارد.
تولید مثل به طریق دخترزایی parthenogenesis نیز در بعضی از نماتدها معمول میباشد.
تخم گذاری از راه (vulva) (منفذ تناسلی ماده) انجام می گیرد. اندام تناسلی ماده در وسط یا در قسمت انتهایی بدن ماده قرار گرفته است.
در نرها اندام تناسلی (spicul) تقریباًدر قسمت انتهای بدن واقع است ممکن است دو زائده جانبی به نام بورسا (شبیه باله ماهی) از جنس کوتیکول باشد که در موقع جفت گیری به کار می رود.
دستگاه دفع مواد زائد:
در بعضی این دستگاه از یک سلول غده مانند تشکیل می شود که به منفذ دفع در در ناحیه مری در سطح شکمی نماتد مربوط می گردد.
در بعضی دستگاه دفع یک تا دوسلول غده مانند دفعی در ناحیه مری تشکیل شده که به دو کانال طرفین یدن متصل بوده سپس توسط لوله ای به منفذ دفع مربوط می شود.
در اکثر نماتدهای پارازیت گیاهی (Tylenchidae) کانال دفع فقط به تعداد یک عدد است و در یک سمت بدن نماتد قرار می گیرد.
دستگاه عصبی، حسی نماتدها:
دستگاه عصبی مرکزی، به شکل حلقی می باشد که مری از وسط آن عبور می کند.
در بعضی از نماتدها 6 رشته طولی عصبی به طرف جلو کشیده می شود و به اندامهای حسی ناحیه سر مربوط میگردد.
یک رشته عصبی در طناب پشتی به عقب کشیده شده به سیستم ماهیچه ای سماتیک متصل می شود همین یک رشته عصبی شکمی به طرف عقب بدن امتداد می یابد و. به اندامهای حسی و حرکتی مربوط می گردد.
تنفس نماتدها:
نماتدها موجودات هوازی (Aerobic) هستند، نماتدها فاقد دستگاههای مخصوص تنفسی هستند اکسیژن لازم ازطریق دیواره بدن آنها جذب میگردد، مقداری هم موقع بلع غذا وارد بدن نماتد می شود.
دراثر بارندگی یا آبیاری اکسیژن محیط اطراف نماتد در خاک کم یا فاقد اکسیژن شده، فعالیت های حیاتی آنها مختل می گردد بسیاری از نماتد ها در شرایط خاص دارای متابولیسم غیرهوازی (Anaerobic) هستند.
حرکت نماتدها:
نماتدها به کمک ماهیچه دو طرف بدن خود بصورت موج یامارماند حرکت می کنند ولی برخلاف مارها در یک قسمت بدن به طور جانبی درازکشیده حرکات پشتی و شکمی انجام می دهند.
چرخه زندگی نماتدها:
درنماتدهای انگل گیاهی شامل مراحل تخم ، چهار مرحله لاروی، ونماتد کامل می باشد درموارد استثنائی 3تا 5 مرحله
اولین جلداندازی داخل تخم انجام می شود و لارو سن دوم ازتخمک خارج می شود.
فاکتورهایی مثل حرارت، رطوبت، مواد شیمیایی و برخی مواد مترشحه ازریشه گیاهان میزبان درتفریخ لارو سن دوم از پوسته تخم موثراست.
موقع پوست اندازی (molting) پوسته خارجی وسایرقسمتهای کوتیکولی می افتد.
علائم ایجاد آلودگی گیاهان به نماتدها:
ایجاد غده یا گال در اثر هیپرتورفی، هیپرپلازی یا زخم ریشکی شدن (Hairy)کلفتی یاپوسیگی ریشه در صورتی که حمله نماتد همراه با پاتوژن های دیگر ظاهر گردد. تقلیل رشد، زردی، زوال یا پژمردگی، کاهش محصول و نامرغوبی محصولات.
علائم دراندام هوایی:
پیچیدگی ساقه، ایجاد غده، پوسیدگی،رشد غیرطبیعی گل وغیره
استخراج نماتدها از خاک:
روش قیف بیرمن: در این روش انتهای قیف را لوله لاستیکی قرار می دهند و داخل آن را آب می ریزند و بعد نمونه خاک را روی یک دستمال کاغذی می ریزند و آنر به آرامی داخل آب قرار می دهند وبعد از 24ساعت نماتدهای فعال در ته لوله لاستیکی جمع میشوند(بعلت نبوداکسیژن درته لوله بسیاری از نماتدها بصورت غیرفعال درآمده یا می میرند)
جدا کردن نماتدها به روش سانتریفوژ:
در این روش 400 گرم ازخاک مورد نظر را با 700 سی سی آب مخلوط می کنند وآنرا از الک 40 مش عبور میدهند. اینکار را سه بار انجام می دهند، بقایای باقی مانده روی الک را دور می ریزیم آبی را که ازالک 40عبور داده با الک های 100،200،325 و400صاف می کنیم.بقایای باقی مانده داخل الک ها را با مقداری آب شسته و داخل یک بشر جمع اوری می کنیم (آبی که ازالک 400 عبور کرده دور می ریزیم) و آنرا داخل یک مزور می ریزیم. مزور را به مدت نیم ساعت به حال خود رها میکنیم تا نماتدها ته نشین شوند ومواد مزاحم روی اب جمع شوند بالایی را خالی می کنیم و پایینی راکه حاوی نماتد است به خوبی هم می زنیم و داخل لوله های سانتریفوژ می ریزیم لوله ها را که2 به 2 به اندازه مساوی پرشده اند در دستگاه مقابل هم قرار می دهیم ودستگاه را با دور 4000 دور دردقیقه به مدت 7 دقیقه روشن می کنیم بعد قسمتهای تفکیک شده شامل یک قسمت آب و یک قسمت گل می باشد. قسمت آب را بیرون می ریزیم و محلول(شکر با وزن مخصوص 8/1) را به لوله اضافه می کنیم و خوب تکان می دهیم این دستگاه را برای یک دقیقه و 1000 دور در دقیقه تنظیم می کنیم بعد از این در لوله ها دو فازجدا ازهم تشکیل شده که قسمت بالایی را در روی الک 400 مش می ریزیم و به خوبی با آب شستشو می دهیم (شکر می تواند نماتدها را خراب کند) حالا موادی را که روی الک باقی می ماند در یک پتری جمع می کنیم ومطالعه می کنیم.
استخراج سیست های هترودرا(Heterodera) از خاک:
نمونه خاک را پس از جمع آوری و خشک کردن خوب نرم کرده وباهم مخلوط می کنند سپس مقدار 100 گرم ازآانرا برداشته و با الک 175 میکرونی الک می کنند. محتویات الک را دریک کاسه سفید لبه دار پر آب می ریزند سیست ها به سطح آب آمده و لبه کاسه جمع می شوند که می توان با استفاده از یک قلموی کوچک آنها را جمع آوری کرد.
جداکردن نماتدها از ریشه یا سایر اندام گیاهی:
اندام آلوده ریشه یا ساقه را به کمک آسیاب های برقی به اندازهای حدود نیم سانتیمتریا کمتر خرد می کنند سپس نماتدها را به کمک قیف برمن ،الک،یا سانتریفوژ جدا می کنند.
اگر بافت های گیاهی خرد شده را در یک پتری ریخته با اضافه نمودن مقداری آب خیس کنیم پس از 24 ساعت از بافت های آلوده نماتدها خارج می شوند و در آب شناور می شوند.
رابطه نماتدها با سایر پاتوژن های گیاهی:
بسیاری از قارچ ها،باکتری ها وحتی از بعضی از گونه های نماتدهای پارازیت گیاهی تغذیه می کنند.
نماتدهای شکاری Mononchus از سایر نماتدها تغذیه می کنند.
برخی ازگونه های Ditylenchus از قارچ های من جمله فوزاریوم تغذیه می کند.
پژمردگی ناشی از Fusarium موقعی که گیاهان به نماتدهای مولد غده در ریشه و غیره آلوده باشند افزایش می یابد.
رابطه مشابه بین نماتدهای Heterodera و pratylenchus با قارچ های پی تیوم، ریزوکتونیا، فیتوفترا دیده شده است
جنس های Trichodorus, Longidorus, Xiphinema از راستة Dorylaymida چند نوع ویروس گیاهی را منتقل میکنند (2 تا 4 ماه پس ازکسب ویروس قادر به انتقال آن هستند.)
کلیات مربوط به نماتدهای پارازیت گیاهی:
از نظر رابطه با بافت گیاهی به سه دسته تقسیم می شود.
1- نماتدهای پارازیت خارجی(Ectoparasite)
2- نماتدهای پارازیت داخلی(Endoparasite)
3- نماتدهایی که حالت بینابینی دارند.
نماتدهای پارازیت خارجی وارد بافت گیاه نمی گردند بلکه به کمک استایلت خود از فضای بین سلولی یا از داخل سلول گیاه میزبان تغذیه می کنند.
نماتدهای پارازیت داخلی مانند نماتدهای مولد غده Meloidogyne داخل بافت گیاه میزبان خود می گردند.
نماتدهای مرکبات Tylenchulus semipenetrans حالت بینابینی دارد. یعنی نیمی از آنها داخل بافت و نیمی دیگر در خارج قرار می گیرد.
نماتد گال گندم Anguina tritici قسمتی از زندگی خود را بصورت پارازیت خارجی و قسمت دیگر را به صورت پارازیت داخلی سپری میکند.
اولین بار در سال 1895 توسط هرمان شناخته شد و در سال1871 آقای شیمت این نماتد را Heterodera shachtii نامگذاری کرد
درایران در سال 1348 توسط شفر واسماعیل پور ازمزارع چغندر کاری تربیت حیدریه جمع آوری گردید.
این نماتد بر چغندر، به، کلم ، ترب، تربچه، شلغم، شاهی، اسفناج وغیره حمله می کند.
علائم بیماری:
بوته های اغلب کم رشد، زرد، دچار پژمردگی می باشد. پژمردگی در اوایل تابستان در هنگام تابش آفتاب بیشتر جلب توجه میکند. ولی در شب و در هوای خنک برگها مجدداً حالت عادی و شادابی خودرا بدست می آروند.
با خروج ریشه ها اززمین معلوم خواهد شد که ریشه اصلی رشد کافی نکرده، و در عوض ریشه های فرعی و ظریف ازدیاد یافته حالت ریشکیHairy بر روی ریشه های مبتلا اجسام سفید رنگ که نماتد ماده هستند بعداً تبدیل به سیست شده و به رنگ قهوه ای در می آیند.
عامل بیماری:
نماتد Heterodera schachtii است که معمولاً جوان و لیمویی شکل است و با چشم غیر مسلح قابل رویت می باشد. رنگ آنها ابتدا سفید است ولی پس از افتادن در خاک به سیست های قهوه ای رنگ تبدیل می شود.
نماتد نر باریک و کرمی شکل می باشد.
لاروسن دوم پس از خروج از تخم درازکشیده بوده و نسبت به لارو گونه های مختلف نماتد مولد غده قطورتر و قوی تر به نظر می رسد.
زیست شناسی:
درهر سیست چند عدد تا چند صد تخم وجود دارد. تفریخ تخم ها بتدریج و طی یک دوره طولانی و گاهی چند سال انجام می شود.
لاروسن دوم پس ازخروج از تخم و پس از دریافتن میزبان درناحیه پوست(Cortex) مستقر میگردد. نماتد پس از مرحله بلوغ درجای خود ثابت می ماندو با فشار بدن خود پوست گیاه را پاره کرده بدن درخارج قرار میگیرد.
نماتد نر بعد از بلوغ در ریشه مانده ممکن است دراین مدت ماده را تلقیح کند یا از ریشه وارد خاک شد و زود می میرد.
مقدار زیادی از تخم ها داخل بدن نماتد ماده است ومقدار کمی ممکن است به بیرون راه پیدا کند.
این نماتد در سال در شرایط خراسان 4 نسل در سال دارد.
حداکثر خسارت درنسل دوم و سپس درنسل سوم است.
از نظرایجاد سلولهای غول آسای Giant cells شبیه حملة نماتدهای مولد غده در ریشه عمل می کند.
کنترل سیست چغندر قند:
چون تخم آنها در سیست چند سال زنده می ماند مشکل است.
1- اقدامات زراعی با رعایت تناوب زراعی و کشت گیاهان غیر حساس به مدت 5-4 سال در زمین های آلوده، جلو انداختن زمان کشت.
2- اقدامات بهداشتی: از هر گونه نقل و انتقال خاک و گیاه آلوده از طریق شخم زدن، آبیاری وغیره جلوگیری شود.
3- کنترل شیمیایی به علت محافظت سیست از تخمها مقرون به صرفه نیست. ولی استفاده از فنامیفوس به مقدار 6/3 کیلوگرم ماده موثر در زمان کشت با چهار هفته پس از شروع کشت مانع ورود لاروهای سن دوم به ریشه گردیده است.استفاده از آلدیکارب(تمیک)تربوفوس(Terbufos) و D-3 و دی دی به تنهایی یا به صورت چند بار محلول با اکسامیل علیه نماتد موثر گزارش شده.
از مهمترین نماتدهای بیماریزایی گیاه می باشد.
انواع کدوئیان، گوجه فرنگی، سیب زمینی، بادمجان، حبوبات، توتون، چغندر،هویج، ذرت، نیشکر، جو، گندم، چای، پرتغال، هلو، سیب، انجیر به عنوان میزبان این نماتد می باشند.
نماتدمولد غده«Meloidogyne» حدود 40 گونه دارد که 95 درصد خسارت ناشی از 6 گونه می باشد که از اینها دو گونه M. javanica, M. incognita متدوال تر هستند.
علائم بیماری:
درقسمت های هوایی به صورت، زردی، پژمردگی،وکوتولگی، کمی رشد ظاهر می شود.
غده های به قطر یک میلی متر تا دو سانتیمتر که روی ریشه ظاهر می شوندکه به صورت دانه های تسبیح قرار گرفته یا همانند منگوله های به ریشه آویزان میگردند.
این غده های گیاهی باگره های محتوی باکتری در ریشه گیاهان خانواده لگو مینوز ها اشتباه می شوند، اگر ریشه را بشکافیم در زیر بینوکولر یا میکروسکوپ می توانیم نماتدها را مشاهده کنیم.
عامل بیماری:
نماتدهای Meloidogyne spp. هستند.
این جنس و نماتد نرهترودرا جزو خانوادة (Heteroderidae) هستند.
نماتدهای نر و ماده هنگام بلوغ به راحتی قابل تشخیص هستند، نماتد ماده گلابی شکل هستند و نماتدهای نر کرمی شکل می باشند.
نماتد ماده500 تخم را در ماده ژلاتینی می گذارد.
لاروسن دوم است که از تخم خارج می شود.
تخم ها مرحله عفونت زایی این نماتدها است.
زیست شناسی:
نماتدکمی بالاتر از انتهای ریشه گیاه حساس وارد شده و غیر مهاجر میشود. سلول های اطراف سرنماتد غول آسامی شوند، سلول تقسیم می شود ولی دیواره سلولی تشکیل نمی شود.
نماتدها پس از آخرین پوست اندازی به صورت کرمی شکل از ریشه خارج و در خاک مثل نماتد آزاد با ساپروفیت زندگی میکند.
تخم ها ممکن است بلافاصله تفریخ شود(25 روز بعد در دمای 27درجه) یا زمستان گذرانی کرده و بهار سال آینده تفریخ می گردند
کنترل نماتد مولد غده:
1- تناوب زراعی وکشت گیاهان غیرحساس
2- غرقاب کردن زمین به مدت چند هفته یا ماه مخصوصاً در فصل زمستان از طریق عایش وشخم عمیق تابستانه در شخم خشک درنواحی گرم
3- کاشت ارقام مقاوم
4- مبارزه شیمیایی: استفاده ازسموم تدخینی با استفاده ازمتیل برماید، اتیلن دی برماید، D-D، 1و 3 دی کلرو پروپان، متاسدیم (واپام)که بعضی از حشرات و قارچهای خاکزی و علفهای هرز را کنترل میکند.
ترکیبات کار با ماتی وارگانوفسفات ها : مثل آلدریک، اکسامیل، اتوپراپ و فنامیفوس .
استفاده از سموم کاربا ماتی وارگانوفسفات ها درکنترل نماتدها مشکلات زیست محیطی دارد وممنوع شده است.
ترکیبات اورمکتینها که توسط گونه ای از باکتری استرپتومایس تولید می گردد.
5- ضد عفونی خاک با بهره گیری ازحرارت خورشید (solarization): که پلاستیک شفاف را روی خاک مرطوب می کشند درنتیجه این عمل که طی تابستان انجام می شود قارچ های خاکزی و نماتدها از بین می رود.
6- مبارزه بیولوژیکی: با استفاده ازقارچ هایPaecilomyces lilacinus, Meria coniospora, Gliocladium
استفاده از باکتری Bacillus penetrans روی گونه M. javanica به اندازه نماتد کش ها موثر بوده و تنها اشکال آن در ازدیاد باکتری می باشد
ریشه بعضی از گیاهان مثل گل جعفری Marigold موادی در خاک ترشح می کنند که اثرمنفی روی نماتدهای مولد غده در خاک دارد
این نماتد اولین بار درایران توسط ایزدپناه از اهواز گزارش شد
عامل بیماری:
T. semipenetrans از جنس Tylenchulus و از خانواده Tylenchulidaeمی باشد.
این نماتد علاوه برریشه مرکبات به ریشه درخت زیتون، خرمالو، مو، یاس بنفش و ... حمله می کند.
علائم بیماری:
بخش های هوایی خصوصاًشاخ و برگ درخت تدریجاً ضعیف و پژمرده می گرددیاگاهی سرشاخه ها خشک می شوند.
میوه درختان آلوده اغلب کوچک هستند و از نظرکمیت وکیفیت تغییر کرده، ریزش پیدا می کند.
پوست ریشه آلوده به آسانی از چوب استوانه مرکزی جدا میشود. رشد نهال های آلوده 40 تا 50 درصد کمتراست. معمولاً 3تا 10 سال پس از آلودگی ریشه علائم ظاهر میشود.
زیست شناسی:
این نماتد یک نماتد نیمه داخلی است یعنی سر وگردن خود را وارد ریشه مرکبات می کند، تشخیص نماتد فقط از روی جنس ماده میسر است. چون درجنس نر stylet دیده نشده ،شبیه به نماتدهای جنس ساپروفیت می باشد.
این نماتد هادر ابتدا به صورت انگل خارجی Ectoparasite هستند ولی پس از مدت کوتاهی سرو گردن خود را به داخل پوست ریشه میکنند.
سیکل زندگی روی ریشه نارنج 6 تا 8 هفته و روی ریشه پونسیروس 14 هفت بطول می انجامد.
کنترل:
1- تهیه وکاشت نهال های سالم
2- استفاده از پایه های مقاومتر مثل یونسیروس و ترویرسیتانژ،
3- کاشت نهال ها در زمین های غیرآلوده «ضدعفونی خاک با سموم تدخینی در موارد مشکوک.»
اولین نماتد شناخته شده در گیاهان در سال 1743 توسط نیدهام می باشد.
علائم بیماری:
فاصله میان گره ها کم میشود و برگ ها رشدکافی نکرده معمولاً موج دار و چروکیده می گردد.
خوشه های بیمارکوتاهتراز خوشه های سالم،طول ریشک های آنها کم میشوند.
تقارن خوشه از بین می رودو در روی خوشه به جای دانه گال های سخت به رنگ خاکستری متمایل به سیاه تشکیل می شود.
عامل بیماری:
نماتدی از خانوادة Tylenchidae با نام Anguina tritici می باشد
نماتدهای ماده مار پیچی ،فربه و عملاً حرکت کندی دارند ولی نماتد نرمستقیم بوده فعال به نظر می رسند.
پر حجم و متورم بودن قسمت وسط بدن نماتد ماده به علت رشد زیاد تخمدان می باشد.
منفذ تناسلی ماده در بخش عقبی بدن قرار دارد، تخمدان در ماده یک عدد اما دارای رشد زیاد است به طوریکه تا ناحیه سر نماتد امتداد دارد و درآنجا تا شده به سمت عقب بر میگردد.
زیست شناسی:
این نماتد به صورت لاروسن د و در داخل گال نماتدکه جای دانه را گرفته اند وجود دارد.
لاروهای سن دوم در گال بصورت غیرفعال می باشندکه در شرایط خشک ممکن است تا ساله را به این صورت بگذراند.
نماتدهای داخل گال باجذب رطوبت فعال شده ازآن خارج میشود. اگر نماتد میزبان خود را پیدا نکند پس از 6تا 7 ماه استفاده از ذخایر بدن خود از بین می رود.
اگر میزبان را پیدا کند ار آن بالا می رود و از ساقه و برگ تغذیه میکند، علائم پیچیدگی در برگ ظاهر می شود. سپس به صورت پارازیت داخلی درآمده ووارد بافت می شوند، بقیه مراحل تابلوغ در گل انجام می شود.
کنترل:
تناوب زراعی به مدت دو سال کاشت بذر سالم وعاری از گال «بوجاری بذرها با آب نمک 20 درصد» خیس کردن بذرها در آب به مدت یک ساعت و بعد قراردادن آنها در آب54 درجه سانتیگراد به مدت 10 دقیقه نماتدها را از بین می برد
عامل بیماری:
نماتدAphelenchoides besseyi می باشد.
این نماتد بذرزاد بوده و توسط بذر آلوده منتشر می شود.
نماتد نر و ماده باریک و کرمی شکل هستند و دارای حباب وسطی مری بزرگ با دریچه مشخص هستند. خطوط جانبی 4 عدد است استایلت باریک و مجهز به گره های انتهایی متورم با مری کشیده است.
دم نماتد مخروطی و در انتها به زائده ستاره ای شکل 3 تا4 ختم می شود.
علائم بیماری:
علائم نماتد زدگی در برگ برنج به صورت سفید شدگی و پیچیدگی 3 تا 5 سانتیمتری نوک برگ هاست که سرانجام قهوه ای و پاره می شود.
سفید شدگی خوشه ممکن است خروج خوشه را به تاخیر اندازد.
کاهش طول خوشه، کاهش تعداد دانه، ایجاد گال های نازا، بدشکلی دانه ها، دیررسی محصول، تولید پنجه از محل گره های فوقانی.
علائم ناشی از نماتد Ditylenchus angustus و یا برخی از حشرات نیز مشابه علائم این نماتداست.
این نماتد در توت فرنگی باعث پیچیدگی برگ، کوتولگی بوته و کاهش محصول می گردد.
زیست شناسی:
این نماتد پارازیت داخلی و خارجی می باشد.
لارو سن 4 نماتد حالت مقاوم آن می باشد و می تواند 3-2 سال در زیر پوست شلتوک و تا 4 ماه در داخل بذر باقی مانده در مزرعه زنده بماند.
با کشت بذر آلوده نشاء آلوده بوجود می آید و نشاء آلوده در مزرعه کاشته می شود.
در حرارت23 درجه سانتیگراد دوره رشد نماتد8 روز است در حرارت کمتر از13 درجه رشد نماتد متوقف شده و در دمای بالای43 درجه می میرد.
در حرارت 32-21 درجه و در شرایط آزمایشگاهی می توان این نماتد را روی قارچ های Fusarium, Alternaria و Curvularia کشت داد.
کنترل:
ضدعفونی بذر با آب گرم 15-10 دقیقه در حرارت61-55 درجه
کشت ارقام مقاوم
ضدعفونی بذر با کاربوفوران، بنومیل ((استفاده از کاربوفوران در آب آبیاری و بنومیل در ضدعفونی بذر با پاشیدن روی گیاه))
خصوصیات باکتریهای بیماری زای گیاهی:
مرفولوژی، تکثیر، اکولوژی و انتشار، تشخیص باکتریها، علائم بیماریهای باکتریایی مبارزه با بیماریهای باکترایی
تشخیص باکتریها
به طور کلی برای تشخیص باکتریها بر اساس خصوصیات جنسهای آنها شناسایی می کنند:
به عنوان مثال:
Agrobacterium : باکتریهای میله ای ، متحرک، 1تا 4 تاژک ، تولید لعاب پلی ساکاریدی در محیط قندی و کلنی غیر رنگی و صاف.
Clavibacter : میله ای مستقیم یا با کمی انحنا، بی حرکت، برخی دارای یک یا دو تاژک قطبی و متحرک هستند گاهی به صورت قطعات رنگی نا منظم و یا ارائه و گرزی شکل متورم .
Erwinia : میله ای مستقیم ، متحرک ، دارای چندین تاژک محیطی ، بی هوازی اختیاری
Pseudomona : میله ای مستقیم یا خمیده متحرک ، دارای یک یا تعداد زیادی تاژک قطبی ، برخی گونه های سودوموناس فلورسانت نامیده می شوند زیرا در میحط کشت مواد رنگینه ای فلورسانت سبز و زرد تراوش می کنند. و برخی گونه هانیز پسودوموناس غیر فلورسانت نامیده می شوند.
Xanthomonas : میله ای صاف ، متحرک ، دارای یک تاژک قطبی ، کند رشد و ایجاد کلنی زرد.
Streptomyces : دارای هیفهای باریک منشعب بدون دیواره عرضی، گونه های زیادی از آن تولید مواد رنگینه ای می کنند علاوه بر آن اینها انواع زیادی از آنتی بیوتیک ها را نیز تولید کرده و یا بافتهای توموری ایجاد می کنند.
Xylella : میله های صاف و منفرد ، غیر متحرک ، بدون تاژک ، هوازی مطلق و بدون مواد رنگینه ای ، سخت کشت .
معمولا جنس ا